نامه ای خواهد رسید از ناکجا آباد اما برای تو،
فقط برای تو،
شاید قصه ای باشد از امید بی کران،تنها ایمان بیاور به وجود پستچی مهربان آسمان!!!
--------------------------------
زندان جایی بس امن است برای ناآرامان! چه آسوده به خواب می روند جانهای جانیان زنجیری!
تنها وجدان داران از وجدان در عذابند!((نیچه))
--------------------------------
قلب من در شهر چشمان شما جا مانده است
قدر یک شب هم شده از او پرستاری کنید
---------------------------
سر به دامان من خسته گذار
گوش کن بانگ قدمهایش را
کمر نارون پیر شکست
تا که بگذاشت برآن پایش را
---------------------------
امشب به قصه دل من گوش می کنی
فردا مرا چو قصه فراموش می کنی
---------------------------
کتابی،خلوتی،شعری،سکوتی
مرا مستی و سکر زندگانی است
چه غم گر در بهشتی ره ندارم
که در قلبم بهشتی جاودانی است
--------------------------
تو همان به که نیندیشی
به من و درد روانسوزم
که من از درد نیاسایم
که من از شعله نیفروزم
--------------------------
شمع ‚ ای شمع چه میخندی ؟
به شب تیره خاموشم
بخدا مُردم از این حسرت
که چرا نیست در آغوشم
--------------------------