ضریب هوشی چیست و اهمیت آن
در چیست؟
ضریب هوشی IQ یک نسبت است که از تقسیم سن
عقلی بر سن تقویمی ضربدر صد به دست میآید. اگر سن عقلی با سن تقویمی یکسان باشد،
ضریب هوشی صد میشود ولی در بعضی مواقع در بعضی افراد سن عقلی بیشتر میشود که این
فرد هوشی بیشتر از سایر افراد دارد.
برای به دست آوردن سن عقلی راههای زیادی وجود دارد و ...
ضریب هوشی چیست و اهمیت آن
در چیست؟
ضریب هوشی IQ یک نسبت است که از تقسیم سن
عقلی بر سن تقویمی ضربدر صد به دست میآید. اگر سن عقلی با سن تقویمی یکسان باشد،
ضریب هوشی صد میشود ولی در بعضی مواقع در بعضی افراد سن عقلی بیشتر میشود که این
فرد هوشی بیشتر از سایر افراد دارد.
برای به دست آوردن سن عقلی راههای زیادی وجود دارد و معمولا کارشناسان
از تستهای خاصی استفاده میکنند که جنبههای مختلفی مانند تشخیص الگوها، قدرت
حافظه کوتاهمدت، استفاده فرد از واژهها، سرعت محاسبه فرد، درک روابط یا جبر،
اطلاعات عمومی، محاسبات ریاضیات، درک فضایی، منطق و املا را ارزیابی
میکند.
اخیرا در مورد صحت نتایج آزمونهای هوش متداول شبهات زیادی وارد شده
است. انجمن روانشناسی آمریکا در سال 1995 هوش را به عنوان «توانایی فهم مسایل
پیچیده، انطباق موثر با تغییرات محیطی، یادگیری به دنبال تجربیات، استفاده از اشکال
مختلف استدلال و فایق آمدن بر مشکلات از طریق تفکر» تعریف کرده است.
این انجمن بر این موضوع تاکید دارد که آزمونهای متداول هوش به هیچ وجه
توانایی سنجش چنین سازه انتزاعی پیچیدهای را ندارد. مطالعات متعدد، ارتباط مثبت و
قوی بین ضریب هوشی با موفقیت تحصیلی، میزان درآمد، سطح سلامت، طول عمر و سطح
اجتماعی و ارتباط منفی و قوی با بیکاری و ارتکاب جرایم را نشان داده است. به این
ترتیب موضوع ضریب هوشی پایین یا افت ضریب هوشی و در مقابل آن سازوکارهای ارتقای
ضریب هوشی به یک مقوله راهبردی اجتماعی و اقتصادی در بسیاری از کشورها تبدیل شده
است. به این ترتیب دستیابی به میانگین ضریب هوشی بالاتر یکی از ابزار توسعه و به
طور همزمان یکی از دستاوردهای مهم توسعه محسوب میگردد.
ضریب هوشی اقوام و
ملل
مطالعات فراوانی روی تفاوت متوسط ضریب هوشی در کشورهای مختلف صورت گرفته
است. میانگین ضریب هوشی در آمریکا و انگلستان حدود 100 است. این عدد برای شهروندان
ژاپنی، چینی، کرهای، هنگ کنگی و تایوانی 105 و برای ترکیه، کشورهای خاورمیانه و
جنوب آسیا بین 78 و 90 و برای کشورهای آفریقایی پایین تر از صحرای آفریقا بین 65 تا
75 است. در این میان کشور ما ایران با ضریب هوشی متوسط 84 رتبه 97 را بین 185 کشور
جهان دارا میباشد. هوش یک سازه انتزاعی مولتی فاکتوریال محسوب میشود و هنگامی که
صحبت از تفاوت ضریب هوشی بین دو فرد میشود تفاوتهای ژنتیکی، تفاوتهای محیط
فیزیکی، تفاوتهای محیط روانی و تفاوتهای آموزشی به خصوص در دوران کودکی میتواند
توجیه کننده تفاوت ضریب هوشی باشد، اما هنگامی که با تفاوت میانگین ضریب هوشی میان
دو کشور یا دو نژاد مواجه میشویم قایل شدن به تفاوت ژنتیکی، به نوعی به معنای وجود
نژاد برتر (ژن برتر) است.
در واقع در توجیه تفاوت ثروت ملل در طول تاریخ توجیهات زیادی آورده شده
است. منتسکیو (1748) آب و هوای معتدل را مهمترین علت برای ثروت ملل میدانست، آدام
اسمیت (1776) مهارتهای انسانی، تخصصگرایی و وجود یک بازار آزاد را عامل اصلی
توسعه فرض میکرد، توماس مالتوس در سال 1817 شناسایی عوامل موثر بر فقر و ثروت ملل
را مهمترین چالش پژوهشی در حوزه اقتصاد سیاسی میداند. دیوید لاندز و
ساموئلهانتینگتون عوامل فرهنگی (سختکوشی، نظم، آرمانهای بزرگ، همگرایی اجتماعی،
احترام به کار، ارزش قایل شدن برای تحصیلات) را مهمترین عامل موفقیت و ثروت ملل
میدانند. در این میان یکی از جنجال برانگیزترین دیدگاهها توسط ریچارد لین (2002)
مطرح شده است، ریچارد لین ریشههای ثروت و فقر ملل مختلف را در هوش و استعداد ذاتی
آنان میداند و قایل به برتری ژنتیکی بعضی از اقوام و نژادها در مقایسه با سایرین
است. موضوع ژن برتر و نژاد باهوشتر موضوعی است که در طول تاریخ به کرّات از سوی
گروهها و رهبران نژادپرست (مانند نازیها و صهیونیستها) اعلام شده است، اما
تاکنون هیچ یک از شواهد ارایه شده نتوانسته است برتری هوشی یک قوم یا نژاد نسبت به
سایر اقوام را به تفاوتهای ژنتیکی مابین آنان نسبت دهد. جدای از عوامل ژنتیکی،
عوامل محیطی متعددی روی ضریب هوشی تاثیر میگذارد وضعیت تغذیهای به خصوص در دوران
کودکی، استرسها و تروماهای روانی، فقر عاطفی و ارتباطی و کمیت و کیفیت تحصیلات
همگی بر ضریب هوشی تاثیر میگذارند. به عنوان مثال، نوزادانی که از شیر مادر
محروماند ضریب هوشی کمتری دارند. ضریب هوشی کودکان مبتلا به کمخونی 5 تا 10 درجه
کمتر از حد طبیعی برآورد شده است. کمبود ید نیز باعث کاهش آموزشپذیری کودکان شده و
ضریب هوشی آنها را به میزان 5 تا 13 ( در موارد کمبود شدید ید تا 30 درجه، فوروارد
کننده!) امتیاز کم میکند. به این ترتیب میتوان در نظر گرفت که فقر و ضریب هوشی
پایین هر یک دیگری را تشدید میکنند و یک چرخه معیوب را تشکیل میدهند. این امر
بخشی از ضریب هوشی پایین در کشورهای آفریقایی و جنوب آسیا را توجیه
میکند. |