ادبیات چیست؟
ادبیات به سخنانی گفته می شود که از حد سخنان عادی فراتر و والاتر می باشد. مردم آن سخنان را در خود ظبط و نقل می کنند و از شنیدن آن تحت تاثیر قرار می گیرند به گونه ای که از شنیدن آن یا احساس شعف و شادی
می کنند و یا احساس الم و غم.
ریشه کلمه ادبیات از کجا گرفته شده است؟
ادبیات جمع کلمه ادبی و ادبیه است و ادبی صفت نسبی از ادب است و ادب 2 ریشه دارد :
یا از واژه دوب گرفته شده که این واژه را سومری ها 2500 سال پیش از میلاد مسیح به کار می بردند به معنی لوح و نوشته ، این واژه بعدها وارد قوم اکد می شود و از آنجا وارد زبان عربی می شود و در آنجا به صورت الدف در می آید به معنی صفحه های چوبی که بر آن چیزی می نویسند و بعدها وارد زبان دوره فارسی باستان (دوره هخامنشی) می شود و در یکی از کتیبه های داریوش هخامنشی به صورت دی پی به معنی نوشتن باقی مانده است . از این واژه کلماتی مثل : دبیر ، دیباچه ، ادب و دبستان باقی مانده است ;
یا ادب از دأب گرفته شده است به معنی رفتار و کردار نیاکان . بعدها این کلمه جمع بسته می شود و اَدآب
می شود و با توجه به قائده قلب و ادقام آداب می شود . مفرد این کلمه ادب مورد استعمال قرار می گیرد و به عبارت دیگر ادب قلب کلمه دأب است .
موضوع ادبیات چیست؟
موضوع ادبیات اندیشه ای والاست که هرچند از طبیعت و زندگی سرچشمه گرفته است اما در اندیشه شاعر ساخته و پرداخته شده و به صورت سخن مخیل درآمده است .
فرق نظم و شعر چیست؟
نظم، کلام موزون و مقفی است .(وزن دارد ، قافیه دارد)
شعر، گره خوردگی عاطفه و خیال در زبانی آهنگین است .
بنابر این وجه ممیز و عامل جدایی شعر و نظم در خیال و عاطفه است . می گویند شعر از 4 چیز تشکیل شده است :
1-عاطفه و احساس
2-خیال
3-زبان
4-موسیقی
نظم= شعر بدون خیال
خیال چیست؟
تخیل یا تخییل یا ایماژ (emage) ، به قول اخوان ثالث ، هر چیزیست که باعث انفعال نفسانی شود . به عبارت دیگر انسان با شنیدن آن تحت تاثیر قرار گیرد ، یا احساس شادی کند یا احساس غم .
عامل نجوم در شعر:
علما معتقد بودند 9 قمر داریم :1- ماه یا قمر 2- تیر یا اتارد 3- زهره یا ناهید 4- شمس یا خورشید 5- مریخ یا بهرام 6- مشتری یا برجیس 7- زهل یا کیوان 8- فلک اطلس یا ثوابت 9- فلک الافلاک که منطقه البروج
نام داشت .
2 تا از اینها نیرین هستند یعنی نور میدهند . اول نیر اعظم که خورشید است و نیر اصغر که ماه است .
2 تا سعدین هستند . سعد اکبر (خوشبختی آور)مشتری و سعد اصغر که ناهید است .
2 تا نحسین هستند . اول نحس اکبر که زهل یا کیوان نام دارد و نحس اصغر مریخ است .
به هرکدام از قمرها یک لغب می دادند :
تیر یا اتارد ، دبیر و نویسنده فلک که همیشه قلم به دست است .
زهره و ناهید ، رقاص و آوازه خوان .
خورشید ، جنگاور و سلحشور .
مریخ ، خونریز .
مشتری یا برجیس ، قاضی و پیر فلک .
زهل یا کیوان ، رمز رعفت و بلندی .
و....
فلک الافلاک 12 برج دارد :
1-حمل یا بره 2- ثور یا گاو 3- جوزا یا 2 پیکر 4- سرطان یا خرچنگ 5- اسد یا شیر 6- سنبله یا خورشید
7- میزان یا ترازو 8- عقرب یا کژدم 9- قوس یا کمان 10- جدی یا بزک ( بزغاله) 11- دلو یا سطل 12- حوت یا ماهی .
نحس و غیر نحس بودن روزهای زیر کاملاً علمی نیستند :
- شنبه ، زهل ، رنگ مشکی ، نحس .
- یکشنبه ، خورشید ، رنگ زرد ، روز طلایی .
- دوشنبه ، ماه ، رنگ سبز ، طلایی کمتر .
- سه شنبه ، مریخ ، رنگ قرمز ، نحس .
- چهارشنبه ، تیر ، رنگ فیروزه ای .
- پنج شنبه ، مشتری ، رنگ قهوه ای ، خوشبختی آور .
- جمعه ، ناهید ، رنگ سفید ، خوشبختی آور .
12 ماه ایرانی :
1- تشرین اول 5- شباط( شبات) 9- وزیران
2- تشرین دوم 6- آذار 10- تموز
3- کانون اول 7- نیسان 11- آب
4- کانون دوم 8- ایار 12- ایلول
21 آذار = 1 فروردین ( 10 روز مانده از آذار + 20 روز از نیسان = 1 ماه بعدی و.... )
هفت خط جام جمشیدی:
1- جور 4- بصره
2- بغداد 5- اشک 7- فرودینه (دّر شراب اینجاست)
3- ازرق 6- کاسه گر
10 حال عرفانی :
1- مراقبه (دل انسان رو نگه میداره که هیچ چیزی توش نره) 6- شوق
2- قرب 7- محبت
3- خوف 8- مشاهده
4- رجا 9- یقین
5- اُنس 10- اطمینان
هفت شهر عشق عطار:
1- طلب 5- توحید
2- عشق 6- حیرت ( حیرت محمود)
3- معرفت 7- فقر و فنا ( بی نیاز از غیر خدا)
4- استغنا
هفت مقام عرفانی:
1- توبه 5- صبر
2- وَرَغ ( پرهیز از چیزی که توش شک داری ) 6- توکل
3- زهد 7- رضا (تسلیم)
4- فقر
هفت درکه دوزخ:
1- جهنم 5- سعیر ( پاره آتش )
2- جحیم 6- سقر
3- لظّی 7- هاویه ( پست ترین )
4- شتّی (حطمه)
هشت درجه بهشت:
1- خُلد 5- دار السلام
2- جنات عَدن 6- دار الغرار
3- جنات المأوی 7- فردوس
4- دار النعیم 8- علیسین
هشت باب گلستان:
1- سیرت پادشاهان
2- اخلاق درویشان
3- فضیلت قناعت
4- فوائد خاموشی
5- عشق و جوانی
6- ضعف و پیری
7- هفت آداب صحبت
8- هشت تاثیر تربیت
حروف اَبجد: یا علی = 121