کی میگه همه مطالب باید به هم ربط داشته باشند؟!!

هر چی دوست داری ( قاطی و پاتی )!!!!!

کی میگه همه مطالب باید به هم ربط داشته باشند؟!!

هر چی دوست داری ( قاطی و پاتی )!!!!!

من حسرت ایرانی بودن دارم ...!!!

احمد شاملو

من حسرت ایرانی بودن دارم

 

من ایرانی نیستم چون نامم عربی ست

من ایرانی نیستم چون وقتی به دنیا آمدم در

گوشم اذان عربی خواندند

من ایرانی نیستم چون روزی که به مدرسه

رفتنم پدر و مادرم قرآن بالای سرم گرفتند و

در مدرسه آیین محمد را به من آموختند نه

پندار نیک و کردار نیک و گفتار نیک

من ایرانی نیستم چون وقتی ازدواج کردم به

آیین عربها و با زبان عربی ازدواج کردم

من ایرانی نیستم چون هزار کیلومتر راه را

طی میکنم تا به پابوس امام هشتم شیعیان و

نواده پیامبر اعراب بروم اما کمی آنسوتر به

آرامگاه فردوسی نمی روم

من ایرانی نیستم چون اعیاد فطر و قربان و

غدیر و مبعث را تبریک می گویم و شادباش می

شنوم اما نمی دانم جشن سده چه روزیست

من ایرانی نیستم چون دهه محرم سیاه می پوشم

و با سر و روی گل آلوده عزادار خاندانی می

شوم که سرزمینم را گرفتند , مردانش را کشتند

و زنانش را به غنیمت بردند اما روز مرگ بابک

خرمدین را نمی دانم

من ایرانی نیستم چون حرف که می زنم بیشتر به

عربی می ماند تا فارسی

من ایرانی نیستم چون عربها پ ندارند و من می

گویم فارسی نه پارسی

من ایرانی نیستم چون در کشوری به دنیا آمدم

که روی پرچمش عربی نوشتند

من آرزوی ایرانی بودن هم ندارم چون آنقدر

دست نیافتنی است که آرزویش هم نمی توان کرد

من حسرت ایرانی بودن دارم

 

من برای نبرد با تاریکی شمشیر نمیکشم چراغ می افروزم

 

زرتشت

 

یکی بود یکی نبود ......!!!


عاشقش بودم عاشقم نبود

 

وقتی عاشقم شد که دیگه دیر شده بود

 

حالا می فهمم که چرا اول قصه ها میگن

 

یکی بود یکی نبود

 

 

 

یکی بود یکی نبود . این داستان زندگی ماست . همیشه همین بوده . یکی بود یکی نبود . در اذهان شرقی مان نمی گنجد با هم بودن . با هم ساختن . برای بودن یکی ، باید دیگری نباشد.

 

هیچ قصه گویی نیست که داستانش این گونه آغاز شود ، که یکی بود ، دیگری هم بود . همه با هم بودند . و ما اسیر این قصه کهن ، برای بودن یکی ، یکی را نیست می کنیم .

 

از دارایی ، از آبرو ، از هستی . انگار که بودنمان وابسته نبودن دیگریست . هیچ کس نمیداند ، جز ما . هیچ کس نمی فهمد جز ما . و آن کس که نمی داند و نمی فهمد ، ارزشی ندارد ، حتی برای زیستن .

 

و این هنری است که آن را خوب آموخته ایم .

 

هنر نبودن دیگری

از دوست خوبم " صدف "

خدایا زن چه موجودیه؟ ...!!!


 

بنده خدایی ، کناراقیانوس قدم می زد،وزیر لب دعایی را هم زمزمه می کرد . نگاهى به آسمان

آبى و دریاى لاجوردین و ساحل طلایى انداخت و گفت :

خدایا ! میشه تنها آرزوى مرا بر آورده کنى؟

ناگاه، ابرى سیاه، آ سمان را پوشاند و رعد و برقى در گرفت

و در هیاهوى رعد و برق، صدایى از عرش اعلى بگوش رسید

که میگفت: چه آرزویى دارى اى بنده ى محبوب من؟

مرد، سرش را به آسمان بلند کرد و ترسان و لرزان گفت :

ای خدای کریم از تو می‌خواهم جاده‌ای بین کالیفرنیا و هاوایی

بسازی تا هر وفت دلم خواست در این جاده رانندگی کنم!! از

جانب خدای متعال ندا آمدکه:

ای بنده‌ی من! من ترا بخاطر وفاداری‌ات بسیاردوست

می‌دارم و می‌توانم خواهش تو را برآورده کنم اما هیچ میدانی

انجام تقاضای تو چقدر دشوار است؟هیچ میدانی ‌که باید ته

اقیانوس آرام را آسفالت کنم؟ هیچ میدانی چقدر آهن و سیمان

و فولاد باید مصرف شود؟ من همه‌ای اینها را می‌توانم انجام

بدهم! اما آیا نمی‌توانی آرزوی دیگری بکنی؟

مرد، مدتى به فکر فرو رفت، آنگاه گفت:

اى خداى من! من از کار زنان سر در نمى آورم! میشود بمن

بفهمانى که زنان چرا مى گریند ؟ میشود به من بفهمانى

احساس درونى شان چیست؟ اصلا میشود به من یاد بدهى که

چگونه مى توان زنان را خوشحال کرد؟

صدایی از جانب باریتعالى آمد که:

 

ای بنده من! آن جاده‌ای را که خواسته‌ای، دو بانده باشد یا چهار بانده!!؟؟

 

واژه های دارای ریشه فرانسوی

واژه های دارای ریشه فرانسوی که در زبان فارسی معمول شده اند و به صورت وام واژه هایی درآمده اند، به فراوانی یافت می شوند.

دلیل آن شاید به دوران قاجار برگردد که عمده ی روابط ایران و غرب، با فرانسویان بوده است.

 

 برخی از این کلمات و معادل فرانسوی آن در زیر فهرست شده اند:


الف

ادکلن (eau de cologne)

اپل (épaule) به معنی شانه 

اپیدمی (épidémie

اتیکت (étiquette

اشانتیون (échantillon) به معنی.....

بر روی ادامه مطلب در زیر کلیک کنید...


ادامه مطلب ...

برای بهترین دوستانم ...


 

مهم نیست چه سنی داری هنگام سلام کردن مادرت را در آغوش بگیر.

اگر کسی تو را پشت خط گذاشت تا به تلفن دیگری پاسخ دهد تلفن را قطع کن.

هیچوقت به کسی که غم سنگینی دارد نگو " می دانم چه حالی داری " چون در واقع نمی دانی.

یادت باشد گاهی اوقات بدست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی شانس و اقبال است.

هیچوقت به یک مرد نگو موهایش در حال ریختن است. خودش این را می داند.

از صمیم قلب عشق بورز. ممکن است کمی لطمه ببینی، اما تنها راه استفاده بهینه از حیات همین است.

در مورد موضوعی که درست متوجه نشده ای درست قضاوت نکن.

وقتی از تو سوالی را پرسیدند که نمی خواستی جوابش را بدهی، لبخند بزن و بگو:  "برای چه می خواهید بدانید؟"

هرگز موفقیت را پیش از موقع عیان نکن.

هیچوقت پایان فیلم ها و کتابهای خوب را برای دیگران تعریف نکن.

 وقتی احساس خستگی می کنی اما ناچاری که به کارت ادامه بدهی، دست و صورتت را بشوی و یک جفت جوراب و یک پیراهن تمیز بپوش. آن وقت خواهی دید که نیروی دوباره بدست آورده ای.

 راحتی و خوشبختی را با هم اشتباه نکن.

 هیچوقت از بازار کهنه فروشها وسیله برقی نخر.

 شغلی را انتخاب کن که روحت را هم به اندازه حساب بانکی ات غنی سازد.

 سعی کن از آن افرادی نباشی که می گویند : " آماده، هدف، آتش "   

 هر وقت فرصت کردی دست فرزندانت را در دست بگیر. به زودی زمانی خواهد رسید که او اجازه این کار را به تو نخواهد داد.

 چتری با رنگ روشن بخر. پیدا کردنش در میان چتر های مشکی آسان است و به روزهای غمگین بارانی شادی و نشاط می بخشد.

 هیچوقت در محل کار درمورد مشکلات خانوادگی ات صحبت نکن.

در حمام آواز بخوان.

در روز تولدت درختی بکار.

طوری زندگی کن که هر وقت فرزندانت خوبی، مهربانی و بزرگواری دیدند، به یاد تو بیفتند.

بچه ها را بعد از تنبیه در آغوش بگیر.

فقط آن کتابهایی را امانت بده که از نداشتن شان ناراحت نمی شوی.

ساعتت را پنج دقیقه جلوتر تنظیم کن.

هنگام بازی با بچه ها بگذار تا آنها برنده شوند.

فروتن باش، پیش از آنکه تو به دنیا بیایی خیلی از کارها انجام شده بود.

از کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد، بترس.

فراموش نکن که خوشبختی به سراغ کسانی می رود که برای رسیدن به آن تلاش می کنند


az dooste khoobam sadaf

لطفا اگه خبری دارید بگویید تا در بلاگم وارد کنم..!!!!!

سلام به دوستان همیشگی


دیروز جمعه خبری به دستم رسید که در شهر قم انفجار مهیبی اتفاق افتاده . می خواستم بدونم آیا واقعیت داره یا نه . از دوستان هم دانشگاهی در قم خواهش می کنم صحت اون رو تایید بکنند و اینکه چطور و به چه دلیلی این اتفاق افتاده....


منتظر خبر هستم.......

اگر کریستوفر کلمب ازدواج کرده بود٬ ممکن بود هیچگاه قاره امریکا ....!!

 

اگر کریستوفر کلمب ازدواج کرده بود٬ ممکن بود هیچگاه قاره امریکا را کشف نکند٬چون بجای برنامه ریزی و تمرکز در مورد یک چنین سفر ماجراجویانه ای٬ باید وقتش را به جواب دادن به همسرش٬ در مورد سوالات زیر می گذراند:


 - کجا داری میری؟
 
 - با کی داری می ری؟

- واسه چی می ری؟

- چطوری می ری؟

- کشف؟

-برای کشف چی می ری؟

- چرا فقط تو می ری؟

.

- تا تو برگردی من چیکار کنم؟!

- می تونم منم باهات بیام؟!

-راستشو بگو توی کشتی زن هم دارین؟

- بده لیستو ببینم!

- حالا کِی برمی گردی؟

- واسم چی میاری؟

.

- تو عمداً این برنامه رو بدون من ریختی٬ اینطور نیست؟!

- جواب منو بده؟

- منظورت از این نقشه چیه؟

- نکنه می خوای با کسی در بری؟

- چطور ازت خبر داشته باشم؟

- چه می دونم تا اونجا چه غلطی می کنی؟

- راستی گفتی توی کشتی زن هم دارین؟!

.

- من اصلا نمی فهمم این کشف درباره چیه؟

- مگه غیر از تو آدم پیدا نمی شه؟

- تو همیشه اینجوری رفتار می کنی!

- خودتو واسه خود شیرینی می ندازی جلو؟!

من هنوز نمی فهمم٬ مگه چیز دیگه ایی هم برای کشف کردن مونده!

-چرا قلب شکسته ی منو کشف نمی کنی؟

.

- اصلا من می خوام باهات بیام!

- فقط باید یه ماه صبر کنی تا مامانم اینا از مسافرت بیان!

- واسه چی؟؟ خوب دوست دارم اونا هم باهامون بیان!

- آخه مامانم اینا تا حالا جایی رو کشف نکردن!

- خفه خون بگیر!!!! تو به عنوان داماد وظیفته!

.

- راستی گفتی تو کشتی زن هم دارین؟

 

متن خوشامدگویی جدید در هواپیمایی جمهوری اسلامی

سلام و صلوات بر روح تمام مسافرین عزیز
ورود شما را به پرواز ابدی هواپیمایی جمهوری اسلامی خوشامد می گوییم.
خداوندا! مشیت خودت را در رسیدن و لقا خود بر ما قرار ده و سرعت آن فزون فرما.
مقصد ما به احتمال 99% بهشت موعود و به احتمال 1% مقصدی که بر روی بلیط درج شده می باشد.
بستن کمربندها اصلا ضرورتی ندارد، چرا که بستن و نبستن آن برای ورود به بهشت الزامی نمی باشد.
در صورت بروز اشکال درسیستم هوای کابین ماسک هایی از بالای سر شما آویزان خواهند شد که شما قبل از آن رایحه ی خوش ملائکه را احساس خواهید کرد.
خواهشمند است هنگام سقوط خونسردی خود را حفظ نموده تا بتوانید اشهد خود را صحیح قرائت نمائید.
ارتفاع پرواز به تدریج و شاید هم ناگهانی به صفر خواهد رسید، اما هیچ جای نگرانی نیست. چرا که یک باره تا آسمان هفتم اوج خواهیم گرفت و هوای بهشت هم بسیار عالی گزارش شده است.
خلبان پرواز، مرحوم شهید کاپیتان بهشت زاده و ارواح گروه پروازی جایگاه ابدی خوبی را برای شما آرزومندند.

غزلی زیبا از بانوی عزل ایران سیمین بهبهانی «گفتا که میبوسم تو را...!!


«گفتا که میبوسم تو را»

گفتا که می بوسم تو را ، گفتم تمنا می کنم
گفتا اگر بیند کسی ، گفتم که حاشا می کنم
گفتا ز بخت بد اگر ، ناگه رقیب آید ز در
گفتم که با افسونگری ، او را ز سر وا می کنم
گفتا که تلخی های می گر نا گوار افتد مرا
گفتم که با نوش لبم ، آنرا گوارا می کنم
گفتا چه می بینی بگو ، در چشم چون آیینه ام
گفتم که من خود را در آن عریان تماشا می کنم
گفتا که از بی طاقتی دل قصد یغما می کند
گفتم که با یغما گران باری مدارا می کنم
گفتا که پیوند تو را با نقد هستی می خرم
گفتم که ارزانتر از این من با تو سودا می کنم
گفتا اگر از کوی خود روزی تو را گفتم برو
گفتـــــــم کـــــــه صــــد ســــــــال دگــــــــر امــــــــروز و فـــــــــردا مــی کنــــــ

 

ایران

در بهاران ریشه دارم
همچنان بی ریشه گان بی برگ و باران
از زمستان کی بدل اندیشه دارم
پیر تاریخم درخت سرفراز سبز دیرینم
پایداری هست آیینم
گو بتازد بر تنم باد سیاه سرد.......
چونان پار همچنان پیرار و پس پیرار
باز میمانم! چین به پیشانی نمی آرم
ذات من خاک بهاران است