کی میگه همه مطالب باید به هم ربط داشته باشند؟!!

هر چی دوست داری ( قاطی و پاتی )!!!!!

کی میگه همه مطالب باید به هم ربط داشته باشند؟!!

هر چی دوست داری ( قاطی و پاتی )!!!!!

جفنگیات...!!!

کافیه یه روز اتفاقی یه جوراب سوراخ بپوشین . اگه شده اتوبان رو موکت کنن یه جوری میشه که تو مجبور شی کفشتو دربیاری


توی شهر بازی تو بعضی از این وسایل بازیش باید یه دکمه ی "غلط کردم" هم بزارن



فقط یک زن ایرانی می تونه روزی چند ساعت برنامه آشپزی نگاه کنه و چند تا دفتر هم پر کرده باشه و آخرش همون کوکوسبزی برای شوهرش درست کنه!



عمو زنجیر باف جان
ضمن عرض سلام و خسته نباشید
جهت زحمات بی دریغ شما بزرگوار
یک گِلگی داشتم از حضورتون ...
شما که زنجیر ما رو بافتی..؟
... پَه چرا پشت کوه انداختی..؟
مشکلتون دقیقاً چی بود؟
مرض داشتید این همه زنجیر بافته شده رو پشت کوه انداختید؟



منطقِ پدرو مادر از تحصیل در دانشگاه: "این همه درس خوندی، درِ یه نایلون رو نمیتونی‌ باز کنی‌!






جوک...!!!

یک روز یک کشیش مسیحی‌، راهب بودایی، و ملای مسلمان تصمیم میگیرند تا ببینند کدوم توی کارش بهتره... به همین منظور، تصمیم میگیرند که هر کدوم به یک جنگل برن، یک "خرس" پیدا کنند و سعی‌ کنند اون "خرس" رو به دین خودشون دعوت کنند .

بعد از مدتی‌، دور هم جمع میشن و از تجربه شون صحبت میکنن... اول از همه کشیش شروع به صحبت کرد :"وقتی‌ خرس رو دیدم، براش چند آیه از کتاب مقدس (درباره قدرت صلح، کمک و مهربانی ب...ه دیگران) خوندم و بهش آب مقدس پاشیدم. خرس اونقدر شیفته و مبهوت شد که قراره هفتهٔ دیگه اولین مراسم تشرفش برگزار بشه".راهب بودایی گفت: "من خرسی رو کنار یک جوی آب توی جنگل دیدم..براش مقداری از کلمات آسمانی بودای بزرگ موعظه کردم. براش از قدرت ریاضت،تمرکز و قانون کارما) قانون عمل و عکس‌العمل رفتار آدمی‌) صحبت کردم. خرس آنقدر علاقه مند شده بود که به من اجازه داد غسل تعمید بدهمش و براش یک اسم مذهبی‌-بودایی انتخاب کنم". پس از آن، هر دو به ملای مسلمان نگاه کردند که روی تخت (و در حالی‌ که از سر تا پا بدنش توی گچ و باند بود) دراز کشیده بود. ملا گفت :"هههممم...الان که فکر می‌کنم، میبینم که شاید نباید کارم رو با "ختنه کردن" شروع می‌کردم

جالب و خواندنی...!!!

 

الان دیگه زنها در همه ورزشها مثل فوتبال، همه علوم بویژه انرژی اتمی و حتی در کار و تجارت موفق هستند‌،..
خدا وکیلی اینطوری که دارن پیشرفت میکنن امید این میره یه روزی بیاد که " پارک دوبل رو هم یاد بگیرن

 

جهان سوم تنها جایی است که به جای واژه ایمیل از واژه پست الکترونیکی استفاده می شود که هم پست و هم الکترونیک هر دو انگلیسی اند

 

اختلاس کردن سرتون گرم شد دیگه خیلی وقته ما رو فراموش کردین بی معرفتا

دکتر علی شریعتی     

 

سه تا ترک میرن دزدی ، صابخونه بیدار میشه و هر کدوم میرن تو یه گونی قایم میشن! صابخونه میاد و به گونی اول لگد میزنه..صدای نون خشک در میاره! به دومی لگد میزنه .. صدای گردو در میاره! به گونی سوم لگد میزنه … هیچ صدایی در نمیاد.. دویاره محکمتر لگد میزنه … باز صدا نمیده ! دفعه سوم که لگد میزنه ، ترکه با عصبانیت میاد بیرون میگه بابا … آرده ، آرد !… آرد صدا نداره ! نفهم!!!

 

یه روز استاد خارجیم ازم پرسید: شما تو ایران چایی بیشتر میخورید یا قهوه؟ گفتم: والا چایی بیشتر میخوریم ولی یه کتاب در مورد طرز تهیۀ قهوه تو کشورمون داریم که 4 جلده هر جلدش به این کلفتی. یهو برق از سه فازش پرید گفت: وَوو! اسم کتابش چیه؟ گفتم: اصول کافی

 

.... و خداوند زمین و آسمانها را آفرید و ..... ساخت بقیه چیزا رو به چین واگذار کرد

 

مرد را ندا آمد اگر آرزوئی داری بکن که برآورده شود.عرض کرد اقیانوس آرام ر اآسفالت خواهم.ندا آمد سخت است آرزوی دیگری کن.گفت قدرتی خواهم که زنان راشناسم ، ندا آمد اقیانوس را 2 بانده میخواهی یا 4 بانده؟

 

 

سه راه برای پول درآوردن وجود داره: 1. پدرت برات پول در بیاره 2. پدر مردم رو برای پول دربیاری 3. پدرت دربیاد تا پول دربیاری 

 

بچگی یعنی...!!!

بچگی یعنی: وقتیکه فاصله ی دستشویی تا اتاقمونو می دویدیم و از اینکه لولو ما رو نمی خورد فریاد می زدیم، ھـــــوراااا

 

از هیچ کار بچگیم پشیمون نیستم ، جز اینکه آرزو داشتم بزرگ شم ...

 

کیف مدرسه را گوشه ای پرت کرد و به سمت قلک کوچکی که روی تاقچه بود ، رفت. وارد مغازه شد با ذوق گفت : ببخشید یه کمربند می خواستم ، آخه فردا تولـد بابامه. مغازه دار : به به . مبارک باشه ..

چه جوری باشه ؟

چرم یا معمولی ، مشکی یا قهوه ای ؟!

پسرک چند لحظه به فکر فرو رفت ..فرقی نداره ، فقط ... فقط دردش کم باشه !!

۱۱ قانون ...!!!

قانون صف:

اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.

قانون تلفن:

اگر شما شماره‌ای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچگاه اشغال نخواهد بود.

قانون تعمیر:

بعد از این که دست‌تان حسابی گریسی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.

قانون کارگاه:

اگر چیزی از دست‌تان افتاد، قطعاً به پرت‌ترین گوشه ممکن خواهد خزید.

قانون معذوریت:

اگر بهانه‌تان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشین‌تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشین‌تان، دیرتان خواهد شد.

قانون حمام:

وقتی که خوب زیر دوش خیس خوردید تلفن شما زنگ خواهد زد.

قانون روبرو شدن:

احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش می‌یابد.

قانون نتیجه:

وقتی می‌خواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمی‌کند، کار خواهد کرد.

قانون بیومکانیک:

نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.

قانون تئاتر:

کسانی که صندلی آنها از راه‌روها دورتر است دیرتر می‌آیند.

قانون قهوه:

قبل از اولین جرعه از قهوه داغتان، رئیس‌تان از شما کاری خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشید

من نمیدونم این شعر از کیست ولی خیلی زیباست....!!!

 سخت آشفته و غمگین بودم…

 به خودم می گفتم:

بچه ها تنبل و بد اخلاقند

دست کم میگیرند

درس ومشق خود را…

باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم

 و نخندم اصلا

تا بترسند از من

و حسابی ببرند…

خط کشی آوردم،

درهوا چرخاندم... 

 

بر روی ادامه مطلب در زیر کلیک کنید...

ادامه مطلب ...

پ ن پ جدید...!!!

دارم میرم تو دانشگاه یارو دم در جلومو گرفته میگه آقا شما دانشجوی همین دانشگاهید؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دانشجوی دانشگاه آکسفوردم، درس تفسیر قرآن رو اینجا واحد میهمان گرفتم... 

 

بر روی ادامه مطلب در زیر کلیک کنید

ادامه مطلب ...

جملات بامزه...!!!

هیچ کادوی زشت و به درد نخوری دور انداخته نمیشود !

فقط از خانه ای به خانه دیگر و از شخصی به شخص دیگر منتقل میشود !

 

 

 

 

اندر حکایت اختلاس بزرگ:

شهرام جزایری: «منو از اینجا بیارین بیرووووون... اینا دارن منو مسخره میکنن... به من میگن آفتابه دزد!!!»

 

 

  

خدایا فقرای کشورم را به سومالی منتقل کن تا از کمک های ما برخوردار شوند!

 

 

 

یکی از نمونه های بارز تهاجم فرهنگی اینه که:سالهاست در تولید گوجه فرنگی خود کفا شدیم اما هنوز اسمش به گوجه ملی تغییر نیافته!

 

 

خدایا لطفا برو و به بعضی از آنهاییکه ایمان آورده اند یادآوری کن که تو خدا هستی نه آنها !!

 

 

راز موفقیت چیست؟ "تصمیم گیری درست".

تصمیم گیری درست از چه ناشی میشود؟ "از تجربه"

تجربه از چه بدست می آید؟ "از تصمیم گیری های غلط !!

 

  

 

 

 

پس از مرگ از شخصی پرسیدند :

جوانی خود را چگونه گذراندی ؟

ندایی از عرش برآمد که :

بدبخت ایرانیه ،

ولش کنین ،

برین سراغ سوال بعدی....

 

 

 

   

یه روز یه بابایی پسرش فارغ التحصیل میشه ..هیچی هم بارش نبوده.

زنگ میزنه به پارتیش میگه : دمت گرم واسه پسرم یه شغلی پیدا کن.

پارتیه میگه : میخوای سفیرش کنم؟

باباهه میگه : نه بابا اون خیلی زیاده..

پارتیه میگه : میخوای وزیرش کنم ؟

... ... ... ... باباهه میگه : اوووووووف نه...

پارتیه میگه : میخوای وکیلش کنم ؟

باباهه میگه : نه بابا یه جایی کارمندی چیزیش کن..

پارتیه میگه : شرمنده اون دیگه سواد میخواد... :

 

 

فقط یه ایرانی میتونه شامپو رو تو یه هفته تموم کنه و تهش رو با آب قاطی‌ کنه و یک ماه بیشتر استفاده کنه

 

 

   

 

خدا نگذره از کسانی که شیر حموم رو روی وضعیت دوش می‌بندن و از حموم خارج می‌شن!

 

 

عمه ی توماس ادیسون مجددا در بیانیه ای به مردم شریف ایران اعلام کرد:

توماس فقط برق را اختراع کرده است لطفا به خاطر قبضش ما را مورد عنایت قرار ندهید

!!!!! والاااااااا چه کاریه..

 

 

تا حالا دقت کردین سر سفره وقتی به طرفت میگی نمکدون و بده ...اول خودش نمک میریزه رو غذاش بعد میدن بهت

 

  

بعد از یک عمر، بالاخره نفهمیدم که هنگام روبوسی باید دو بار صورت طرف مقابل رو ببوسم یا سه بار، تا هر دو نفر ضایع نشیم

 

 

پدر بزرگ رو به نوه:
بدو برو قایم شو
امروز مدرسه رو پیچوندی معلمت اومده دنبالت
نوه: نـــــــه، شما باید قایم شی، ... من بش گفتم نمیام چون شما فوت کردین!!!

 

 

  

دیــکتــاتــور کیــست؟

دیــکتــاتــور اون بچّه ی دو سالـــست که بیست نــفــر مجبورند به خاطــر اون کــارتون نــگاه کنــنــد

 

 

یکی از ترس ناک ترین جملات دوران مدرسه ،این بود که : "یه برگه از کیفتون بیارید بیرون"

 

 

بیشتر مردم دنیا یکشنبه ها میرن کلیسا,برای سلامتی مردم جهان دعا میکنن تو ایران مردم جمعه ها میرن نماز جمعه,برای بیشتر مردم دنیا آرزوی مرگ میکنن.!!!

 

 

    

سیب تا حالا 3تا کار مهم کرده!!

اول حوا رو گول زد،

بعد نیوتن رو از خواب بیدار کرد،

و در آخر نظر آقای استیو جابز - رئیس کمپانیAppLe - رو به خودش جلب کرد

عاشقانه ها...!!!

   واژه هایم را ...

 

          از دهان ...  دو ماهی عاشق می دزدم

 

          و بر آب می نویسم ...

 

          با حبابهای درشت ... که : دوستت دارم

 

          و آب ... هزار آینه میشود ...

 

          بر تکرار دوست داشتنم

 

          می بینی ... می بینی که ماهیها ...

 

          چگونه از دهانشان ...

 

          عشق می طراود ؟!

 

          هر چه می نوشند ...

 

          هر چه ... می نوشند ...

 

          تشنه ترند ...

 

          بر ... دهان یکدیگر

 

          حبابها ... کوتاه و بلند ...

 

          نجوای عاشقانه ایست ...

 

          که بر ذلال آب ... می نگارند

 

          راستی ... عشق را ...

 

          چگونه می توان نوشت ؟! 

 

برگرفته از بلاگ http://armita62.blogsky.com/

عاشقانه ها...!!!

کاش باران بگیرد...

کاش باران بگیرد و شیشه بخار کند

 و من همه ی دلتنگیهایم را رویش "هـــا" کنم و با گوشه ی آستینم همه را یکباره پاک کنم

و خلاص...!!!

خــــــــدایا...خسته ام...به وسعتِ لمس نکردن نگاه امید بخشت خسته ام...

دیگر دلم جای ترک خوردن ندارد...نباشی ازهم میپاشد...میپوسد...میمیرد

توهستــــــــــی...میبینی.....میشنوی......

راستی دلِ شکسته ام را چند میخری؟؟؟

به چند قطره باران دلم را واگذار میکنم...با سند منگوله دار...!!!

معامله ی خوبی نیست؟؟؟...

چند قطره از باران رحمت بی انتهای تو در ازای یک دل شکسته ی به درد نخور

این برای من که از زمین و زمان بریده ام عالیــــــــست

خــــــدایا...تورا به پاکی عهدی که بانگاه تو بستم...

دلم را دریاب.....دریاب که نبُرَد از زندگی...!!!

کاش باران بگیرد...

کاش باران بگیرد و تمام دلواپسیهایم را با خودش ببرد

کاش باران بگیرد...

کاشـــ......... 

 

برگرفته از بلاگ http://armita62.blogsky.com/