کی میگه همه مطالب باید به هم ربط داشته باشند؟!!

هر چی دوست داری ( قاطی و پاتی )!!!!!

کی میگه همه مطالب باید به هم ربط داشته باشند؟!!

هر چی دوست داری ( قاطی و پاتی )!!!!!

ملانصرالدین..!!!

روزی ملانصرالدین خطایی مرتکب میشود و او را نزد پادشاه می برند تا مجازاتش را تعیین کند . پادشاه برایش حکم مرگ صادر می کند اما مقداری رافت به خرج می دهد و به وی می گوید اگر بتوانی ظرف سه سال به خرت سواد خواندن و نوشتن بیاموزانی از مجازاتت درمی گذرم . ملانصرالدین هم قبول می کند و ماموران حاکم رهایش می کنند . عده ای به ملا می گویند مرد حسابی آخر تو چگونه می توانی به یک الاغ خواندن و نوشتن یاد بدهی؟ ملانصرالدین می فرماید : انشاءالله در این سه سال یا شاه می میرد یا خرم

علم بهتر است یا ثروت...!!!!

معلم، شاگرد را صدا زد تا انشاء‌اش را درباره علم بهتر است یا ثروت بخواند.
پسر با صدایی لرزان گفت: ننو...شتیم آقا..!
پس از تنبیه شدن با خط کش چوبی،
او در گوشه کلاس ایستاده بود و در حالی که دست‌های قرمز و باد کرده‌اش را
به هم می‌مالید،
... زیر لب می‌گفت: آری! ثروت بهتر است
چون می‌توانستم دفتری
بخرم و بنویسم

لایحه پیشنهادی آنی جهت حمایت از خانواده...!!!


راستش ما دیدیم مجلس خیلی وقت است دارد با دو واژه «ازدواج مجدد» و «ازدواج موقت» بازی می کند و توی سر خودش می زند تا بگوید من به فکر حمایت از خانواده هستم. کسی هم نمی گوید این چه جور حمایتی است که فقط دو جور ازدواج خشک و خالی را در برمی گیرد، تازه همان دو تا را هم مدت هاست زورش نمی رسد تصویب کند

انواع ازدواج های پیشنهادی:


ازدواج مسلم: ازدواج اول که حق مسلم هر مردی است.
*
 ازدواح مفرح: مردی که از یکنواختی زندگی با همسر اولش خسته شده است، برای تفریح زن دیگری بگیرد.
*
 ازدواج موجه: چرا مردی که زن اولش بچه دار نمی شود یا بیماری دارد، به بهانه های واهی مثل مردانگی و انسانیت و تن دادن به قسمت و صبر در امتحان الهی، به پای او بماند؟ موجه است که در این هنگام هرچه زودتر برای ازدواج بعدی اش اقدام کند
*
 ازدواج متمم: مرد ببیند چه صفات زنانه ای را دوست داشته که زن اولش ندارد. بعد زنی بگیرد که آن صفت ها را داشته باشد
*
 ازدواج مثلث: مرد تقوی پیشه کرده و به سه زن قناعت نماید
*
 ازدواج مربع: مرد تمام چهار زنی را که شرع به او اجازه می دهد بگیرد
ازدواج ملون: مرد چهار زن بگیرد: سفید پوست، سرخ پوست، سیاه پوست و زرد پوست
ازدواج منظم: مرد هر شش ماه یک بار زن بگیرد
ازدواج میسر: مرد هر زنی را که برایش میسر است بگیرد
*
 ازدواج مشبک: مرد یک شبکه هرمی ازدواج راه بیندازد. به این معنی که هر زنی گرفت، آن زن، چهار زن دیگر را هم به او معرفی کند و او همه آنها را بگیرد

 ازدواج مکرر: مرد آن قدر زن بگیرد تا جانش از فلان جایش در برود

تنهایییییی.....!!!

تنهایی ام را با کسی قسمت نخواهم کرد


یک بار قسمت کردم ، چندین برابر شد . . .

چند جوک لری...لطفا شاکی نشید چون خودم لر هستم....!!!!

 

سوال امتحانی لرها : احمد شاه قاجار را فقط نام ببرید

 لره  ادعای پیامبری میکنه . بهش میگن خوب معجزه ای ، چیزی بیار تا باور کنیم ..  میگه خدا وکیلی همین که یه لر پیامبر شده خودش معجزه نیست؟

  اولین دوره المپیک لرها معروف به لرمپیک: 1 - شنا با مانع 2 - کشتی با اسب 3 - پرش روی نیزه 4 - شیرجه روی چمن 5 - اسب سواری با الاغ 6 - هاکی روی میخ 7 - گاوبازی با شتر 8 - پرش توی چاه 9 - قایق سواری با آبکش 10- پرتاب جانباز با ویلچر 11-... 

  لره  با خوشحالی به دوستش میگه بالاخره این پازل رو بعد از 2 سال حل کردم .  دوستش میگه: می گم 2 سال زیاد نیست : نه بابا رو جعبه اش نوشته 4 تا 7 سال  

 افسره به لره میگه بزن دنده یک راه بیفت لره میزنه دنده عقب ! افسره میگه چرا دنده عقب زدی ؟ لره میگه میخام خیز بگیرم

 لره و ترکه باهم یه کارخونه سفیدآب تاسیس می کنن. اول کارشون برای اینکه بیشتر بفروشن وسطش گردو میذارن !!

 به لره میگن وقتی حضرت یونس گم شد چی شد؟ میگه سازمان یونس کو تاًسیس شد  

روانشناسان لر، عامل اصلی طلاق را ازدواج میدانند  

نوشته های دلنشین...!!!

دوره ، دوره ی آدم هایی است که همخواب هم می شوند
اما هرگز خواب هم را نمی بینند ... 

 

آیینه ی اتاقت را با آیینه ی اتاقم عوض می کنی؟!...
این که فقط من را نشان می دهد!!
 
این بار تو بگو که "دوستت دارم"
نترس..........
من آسمان را گرفته ام که به زمین نیاید!!!

غزل و حال مولانا ........!!!!!


نه سلامم  نه علیکم
نه سپیدم   نه سیاهم
نه چنانم که تو گویی
نه چنینم که تو خوانی
و نه آنگونه که گفتند و شنیدی
نه سمائم  نه زمینم
نه به زنجیر کسی بسته‌ام و بردۀ دینم
نه سرابم
نه برای دل تنهایی تو جام شرابم
نه گرفتار و اسیرم
نه حقیرم
نه فرستادۀ پیرم
نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم
نه جهنم نه بهشتم
چُنین است سرشتم
این سخن را من از امروز نه گفتم، نه نوشتم
بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم ... گر به این نقطه رسیدی
به تو سر بسته و در پرده بگویــم
تا کســی نشنـود این راز گهــربـار جـهان را
آنچـه گفتند و سُرودنـد تو آنـی
خودِ تو جان جهانی

گر نهانـی و عیانـی

تـو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی

تو خود اسرار نهانی

تو خود باغ بهشتیتو بخود آمده از فلسفۀ چون و چراییبه

قرآن ! من شرمنده توام......(دکتر شریعتی)...!!

قرآن ! من شرمنده توام
(دکتر شریعتی)
 

قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "

 چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .
قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام .
یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،‌ یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،‌یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، ‌یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و …  آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟

قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ،‌ آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند .. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است
قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ،
‌خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ، ‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند .
خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو .
آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌ گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم

صبر - یک حکایت قدیمی


صبر - یک حکایت قدیمی

شیخ  به پاره ای از مریدانش دستور داد تا برای رسیدن به صبر
چهل روز در بیابان معتکف بشدندی، مریدان شوریده حال شدندی
 و از شیخ پرسیدندی که یا شیخ، راه دیگری هم برای به دست آوردن صبر موجود باشدندی؟
 شیخ فرمود آری، یک ساعت استفاده از اینترنت پر سرعت ایران
 مریدان همی نعره ای کشیدندی و راه بیابان پیش گرفتندی