کی میگه همه مطالب باید به هم ربط داشته باشند؟!!

هر چی دوست داری ( قاطی و پاتی )!!!!!

کی میگه همه مطالب باید به هم ربط داشته باشند؟!!

هر چی دوست داری ( قاطی و پاتی )!!!!!

سخنانی از بزرگان....

ناپلئون بناپارت: اگر با دشمنی زیاد بجنگی،‌ بعد از مدتی تمام استراتژی‌های تو را فرا می‌گیرد. هنگامی که دشمنت در حال اشتباه کردن است، در کارش وقفه نینداز.

 

اسکار وایلد: همیشه دشمنانت را ببخش، هیچ چیز بیش از این، آن ها را ناراحت نمی‌کند.

 

 

 

 بر روی ادامه مطلب در زیر کلیک کنید

ادامه مطلب ...

بخش هایی از قانون اساسی.....

سلام دوستان

قبلا تاکیید کرده بودم که سیاسی نیستم و فقط بعضی از دیدگاه ها رو که میبینم جالبه می نویسم

میدونید که تو بلاگ من همه جوره مطلب پیدا میشه

از شیر مرغ تا جون آدمیزاد

اگه کسی نظری داره برام بنویسه چه موافق و چه مخالف

اصل شصت و هفتم قانون اساسی: وکلای ملت به خدای قادر و قرآن مجید سوگند یاد می‌کنند که در انجام وظایف وکالت امانت و تقوا را رعایت نموده، به استقلال، اعتلای کشور، حفظ حقوق ملت، خدمت به مردم، قانون اساسی و استقلال و آزادی مردم پایبند و متعهد باشند.

اصل پنجاه و ششم قانون اساسیحاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است و هیچ‌کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.

اصل نهم قانون اساسی: در جمهوری اسلامی ایران آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه‌ای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی‌های مشروع را هر چند یا وضع قوانین و مقررات سلب کند.

 اصل بیست سوم قانون اساسیتفتیش عقاید ممنوع است و هیچ‌کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‌ای مورد تعرض و مواخذه قرار داد.

 اصل بیست و چهارم قانون اساسی: نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند. تفصیل آن را قانون معین می‌کند.

اصل بیست و پنجم قانون اساسیبازرسی و نرساندن نامه‌ها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها،‌استراق سمع و هرگونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون.

اصل سی و دوم قانون اساسی: هیچ‌کس را نمی‌توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می‌کند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتبا به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت 24 ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه در اسراع وقت فراهم گردد. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می‌شود.

اصل سی و هشتم قانون اساسیهرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار برای کسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت،اقرار یا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است. متخلف از این اصل قانون مجازات می‌شود.

 اصل سی و ششم قانون اساسی: حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد.

 اصل سی و پنجم قانون اساسی: در همه دادگاه‌ها طرفین دعوی حق دارند برای خود وکیل انتخاب نمایند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشند باید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم گردد.

 اصل یکصد و شصت‌و هشتمرسیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی علنی‌است و با حضور هیات منصفه در محاکم دادگستری صورت می‌گیرد. نحوه انتخاب شرایط، اختیارات هیات منصفه و تعریف جرم سیاسی را قانون براساس موازین اسلامی معین می‌کند.

اصل بیست و هفتم قانون اساسی: تشکیل اجتماعات وراهپیمایی‌ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.

مهندسی و مدیریت

 

 مهندسی و مدیریت

 

مردی که سوار بر بالن در حال حرکت بود ناگهان به یاد آورد قرار مهمّی دارد؛ ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید:

"ببخشید آقا ؛ من قرار مهمّی دارم ، ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم   به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"

مرد روی زمین : "بله، شما در ارتفاع حدودا ً ۶ متری در طول جغرافیایی "۱٨'۲۴۸۷ و عرض جغرافیایی "۴۱'۲۱۳۷ هستید."

مرد بالن سوار : " شما باید مهندس باشید."

مرد روی زمین : "بله، از کجا فهمیدید؟؟"

مرد بالن سوار : " چون اطلاعاتی که شما به من دادید اگر چه کاملا ً دقیق بود به درد من نمی خورد و من هنوز نمی دانم کجا هستم و به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"

مرد روی زمین : " شما باید مدیر باشید. "

مرد بالن سوار : " بله، از کجا فهمیدید؟؟؟"

مرد روی زمین : " چون شما نمی دانید کجا هستید و به کجا میخواهید بروید. قولی داده اید و نمی دانید چگونه به آن عمل کنید و انتظار دارید مسئولیت آن را دیگران بپذیرند.

 واقعیت این است که شما هنوز در موقعیت قبلی  هستید ؛ هر چند ممکن است من در بیان موقعیت شما چند میلیمتر خطا داشته باشم!"

عهد نامه

دوستای خوبم متن زیر رو بخونید و اجرا کنید برام نظر بزارید  

البته اول ذخیره کنید بعد بخونید چون فونتش کوچیکه

 

 

عهد نامه 

 

 

روی لینک زیر کلیک کنید و آن را تا آخر بخوانید  

یایید با هم عهدی ببندیم و به آن وفادار باشیم

 

نابغه..................!!!!!

هر 6 نقل قول از آدولف هیتلر می باشد:
1. The leader of genius must have the ability to make different opponents appear as if they belonged to one category. یک رهبر نابغه باید بتونه همه ی دشمنان متفاوت خود را در یک دسته قرار دهد.
2.The great masses of the people will more easily fall victims to a big lie than to a small one.
انبوه مردم، ساده تر فریب یک دروغ بزرگ را می خورند تا یک دروغ کوچک.
3.Who says I am not under the special protection of God?
کی گفته من تحت حمایت ویژه پروردگار قرار ندارم؟

4.Make the lie big, make it simple, keep saying it, and eventually they will believe it.
دروغ را بزرگ و ساده و مکرر بگو تا در نهایت باور کنند.
5.Through clever and constant application of propaganda, people can be made to see paradise as hell, and also the other way round, to consider the most wretched sort of life as paradise.
از طریق استفاده ی هوشمندانه و مکرر از پروپاگند؛ میتوان مردم را متقاعد کرد که بهشت، جهنم است و پست ترین شرایط زندگی مثل زندگی در بهشت است.

6.Demoralize the enemy from within by surprise, terror, sabotage, assassination. This is the war of the future.
روحیه دشمن خودت را از درون تضعیف کن با کمک غافلگیر کردن و ترس و کارشکنی و به قتل رساندن. این جنگ اینده است.

چند نظر ... لطفا جبهه نگیرید...!!!!!

اینا که این پایین می خونید فقط چند تا نظر و عقیده هستش که دلیلی هم نداره که حتما درست باشه پس نظرتونو در موردش برام بنویسید ولی جبهه نگیرید. 

 

 

 

 

گفتارخردمندانه

شاید هدف از زندگی ما  این دنیا این نباشد که خدا را بپرستیم، بلکه این  باشد که او را خلق کنیم.

/ آرتور کلارک/

 

اگر خدا وجود میداشت، من فکر میکنم که بعید است او آنقدر بیهوده و لوس باشد که از اینکه افرادی در وجود داشتن او شک کنند آزرده شود."

/برتراند راسل/

 

 

یک فیلسوف تابحال هرگز یک روحانی را نکشته است، در حالیکه روحانیون فلاسفه زیادی را کشته اند.

/دنیس دیروت /

 

 

وقتی که مردم بیشتر آگاه میشوند، کمتر به روحانی و بیشتر به معلم توجه میکنند.

/رابرت گرین اینگر سول/

 

 

 

 

دین بهترین وسیله برای ساکت نگه داشتن عوام است.

/ناپلئون بناپارت/

 

وقتی مروجین مذهبی به سرزمین ما آمدند، در دستشان کتاب مقدس داشتند و ما در دست زمینهایمان را داشتیم، پنجاه سال بعد، ما در دست کتاب های مقدس داشتیم و آنها در دست زمین های ما را داشتند.

/جومو کیانتا/

 

لازم نیست کسی دست بدامن خدا بشود تا شرایط اولیه ی آفرینش کیهان تنظیم شود ولی اگر کسی چنین بکند او (خدا) میبایست برابر قوانین فیزیک عمل کرده باشد.

/استفن هاوکینز/

 

 

 

 

مذهب تنها برای بردگی انسان ها خلق شده است.

/ناپلئون/

 

 

روحانى نسبت به برهنگى و رابطه طبیعى دو جنس حساسیت دارد، اما از کنار فقر و فلاکت مى گذرد.

/سوزان ارتس/

 

 

کشیش ها مى گویند که آنها به مردم بخشیدن و خیریه را مى آموزند. این طبیعى است. چون آنها از پول صدقه مردم زندگى مى کنند. همه گداها مى آموزند که مردم باید به آنها پول بدهند. 

/رابرت گرین اینگر سول/

 

 

قسمتهایى از انجیل را که من نمى فهمم ناراحتم نمى کنند، قسمتهایى از آن را که مى فهمم معذبم مى کنند.

مارک تواین/

میلاد امام عصر بر همه مبارک

عید بر همگی مبارک باشه  

برای همه آرزوی کامیابی و سلامتی دارم .  

انشاالله هر فردی هر آرزوی خوبی که داره بهش برسه و همه جونهایی که در انتظار هم هستند بهم برسن  

 

 آمین

تست

 

 

پرواز

بعضی از مطالبی که خودم خیلی دوسشون دارم..!!!

سلام دوستای خوبم . چطورین ؟ در چه حالی هستین میدونم که همه از این گرمای بیش از حد کلافه شدید مثل من ولی امیدوارم حداقل دلامون مقداری از این گرما رو به یادگار تو خودشون نگه دارن. نظرت چیه پنگوئن؟؟!!

این بار می خوام یه مقداری از حرف های قشنگ ولی تکراریم رو براتون بزارم . وقتی دوباره بهشون نگاه میکنم و خوب بهشون فکر میکنم مطالب جدیدی برام روشن میشه و همچنین برام تکرار میشه تا بیشتر تو ذهنم بمونن . اگه مطالب رو خوندید نظر یادتون نره . دوستون دارم . 

 

 

خواب دیدم قیامت شده است

   

هرقومی را داخل چاله‏ای عظیم انداخته و بر سرهر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چاله‏ی ایرانیان.

خود را به عبید زاکانی رساندم و پرسیدم : «عبید این چه حکایت است که بر ما اعتماد کرده نگهبان نگمارده‏اند؟»

گفت : «می‌دانند که به خود چنان مشغول شویم که ندانیم در چاهیم یا چاله.» خواستم بپرسم : «اگر باشد در میان ما کسی که بداند و عزم بالا رفتن کند...»

نپرسیده گفت: گر کسی از ما، فیلش یاد هندوستان کند خود بهتر از هر نگهبانی لِنگش کشیم و به تهِ چاله بازگردانیم !  

---------------------------------------------- 

دکتر علی شریعتی:

 

اگر آنها نام خویش را به نان فروختند من بر آب دادم. اگر آنها لذت بردند من غم آوردم و اگر آنها همچمون عنصری ز زرآلات خوان گستردند من همچو مولوی در آفتاب شکفتم و در خورشید سوختم. سفره از دل گستردم و مائده از درد نهادم و شراب از خون سر کشیدم. ...  

--------------------------------------- 


گناه من نیست اگر بعد از «تو»، «او» آمد، تقصیر قوانین دستوری است  

-------------------------------------- 

زندگی گاهی همان کاسهء قدیمی مادر بزرگ است که تویش انار دان می کنی و منتظر می نشینی تا کسی بیاید  

------------------------------------- 

baraye ensane nabina,shishe o almas farghi nemikone,,,, pas age kasi ghadre toro nado0nest,,o0n vaght fekr nakon ke to shishe i,,balke fekr kon o0n adame nabinast..... 


----------------------------------------- 

پیرمرد خسته کنار صندوق صدقه ایستاد. دست برد و از جیب کوچک جلیقه اش سکه ای بیرون آورد. در حین انداختن سکه متوجه نوشته روی صندوق شد: صدقه عمر را زیاد می کند !!! منصرف شد  

----------------------------------------- 

 یه کاغذ سفید هر چقدرم که تمیز باشه کسی قابش نمیگیره ، برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت  

---------------------------------------- 

امیدوارم که دانه ای بر خاک بفشانی، 

هر چند خرد بوده باشد،
و با روئیدنش همراه شوی،
تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.
 

ویکتور هوگو
 

---------------------------------------- 

زندگی ((مجذور )) آینه است. 

 

زندگی گل به ((توان)) ابدیت 

 

زندگی ((ضرب)) زمین در ضربان دل ما 

 

زندگی ((هندسه)) ساده و یکسان نفسهاست. 

--------------------------------------- 

من رقص دختران هندی را بیشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم. چون آنها از روی عشق و علاقه می رقصند ولی پدر و مادرم از روی عادت نماز می خوانند. (دکتر علی شریعتی) 

--------------------------------------- 

زندگی مثل دوچرخه سواری است. آدم نمی افتد مگر آنکه دست از رکاب زدن بر دارد . 
---------------------------- 

در سبدی عشق به نیل تو سپردم 

نگهشدار به موسی شدنش می ارزد 

 

----------------------------------------- 

فرخنده شبی بود که آن دلبر مست 

آمد ز پی غارت دل تیغ به دست 

غارت زده ام دید خجل گشت دمی 

با من ز پی رفع خجالت بنشست 

---------------------------- 

پاسخ جالب آلبرت انیشتین به خواستگارش

 

می گویند "مریلین مونرو " یک وقتی نامه ای نوشت به " البرت انیشتین " که فکرش را بکن که اگر من و تو ازدواج کنیم بچه ها یمان با زیبایی من و هوش و نبوغ تو چه محشری می شوند !
اقای " انیشتین " هم نوشت : ممنون از این
همه لطف و دست و دلبازی خانم .واقعا هم که چه غوغایی می شود ! ولی این یک روی سکه است
. فکرش را بکنید که اگر قضیه بر عکس شود چه رسوایی بزرگی بر پا می شود !


------------------------------------------ 

یک ملا و یک راهب که مراحلی از سیر و سلوک را گذرانده بودند و از دیری به دیر دیگر سفر می کردند ، سر راه خود دختری را دیدند در کنار رودخانه ایستاده بود و تردید داشت از آن بگذرد. 

وقتی ان دو نزدیک رودخانه رسیدند دخترک از آن ها تقاضای کمک کرد. راهب بلا درنگ دخترک را برداشت و از رودخانه گذراند.

آن دو به راه خود ادامه دادند و مسافتی طولانی را پیمودند تا به مقصد رسیدند. در همین هنگام ملا   که ساعت ها سکوت کرده بود خطاب به همراه خود گفت:« دوست عزیز! ما  نباید به جنس لطیف نزدیک شویم. تماس با جنس لطیف بر خلاف عقاید و مقررات مکتب ماست. در صورتی که تو دخترک را بغل کردی و از رودخانه عبور دادی.»

راهب  با خونسردی و با حالتی بی تفاوت جواب داد:« من دخترک را همان جا رها کردم ولی تو هنوز به آن چسبیده ای و رهایش نمی کنی.»

 ------------------------------------------ 


Afrikaans - Ek het jou lief

Albanian - Te dua

Arabic - Ana behibak (to male

Arabic - Ana behibek (to female

Armenian - Yes kez sirumen  
 
بر روی ادامه مطلب در زیر کلیک کنید
ادامه مطلب ...

ماجرای سفر من و خدا با دوچرخه

مطلب قشنگیه حتما تا آخرش بخونید

    ماجرای سفر من و خدا با دوچرخه

  

زندگى کردن مثل دوچرخه سوارى است. آدم نمى افتد، مگر این که دست از رکاب زدن بردارد.

اوایل، خداوند را فقط یک ناظر مى دیدم، چیزى شبیه قاضى دادگاه که همه عیب و ایرادهایم را ثبت می‌کند تا بعداً تک تک آنها را به‌رخم بکشد.


 

بر روی ادامه مطلب در زیر کلیک کنید

ادامه مطلب ...