Chris De Burgh, 1988
Missing You
I`ve been missing you…دلم برایت تنگ شده بود...
I`ve got The roses,برایش دسته ای گل سرخ
I`ve got The wine,و شراب خریده ام
With a little luckو اگر کمی شانس بیاورم
She will be here on timeاو به موقع آنجا خواهد بود
This is The place we used to go, این همانجایی است
With romantic musicکه قبلا همیشه به آنجا می رفتیم
And The lights down low, با آن موسیقی عاشقانه
And as you stand there و نورهای کمرنگ شونده
Amazed at The door, و آن هنگام که تو شگفت زده
And you`r wondering مقابل درب ایستادی
What all this is for, و متعحب بودی
It`s just a simple thing, که اینها همه برای چیست
From me to you, بتو خواهم گفت که تنها چیز کوچک
The lady that I adore و نا قابلی از من به توست
`Cos there`s something به تو خانمی که همیشه می پرستیدم
That you should knowe, زیرا چیزی هست که تو باید بدانی،
It`s that: و آن این است که :
I`ve been missing you, دلم برایت تنگ شده بود
More than words can say, خیلی بیشتر از کلماتی که می توانم به زبان بیاورم
And that I`ve been thinking و اینکه هر روز این موضوع فکرم را
About it every day, به خود مشغول کرده است
And The time we had just و در آن فرصت کمی که داشتیم
Dancing nice and slow, فقط آرام و دلنشین با یکدیگر رقصیدیم
And I said now I`ve found you, و اکنون می گویم که تو را پیدا کرده ام
I`m never letting go; و هرگز نمی گذارم ترکم کنی
There is no reason هیچ دلیلی برای کارهایی
To the things that we do, که می کنیم وجود ندارد
You can break a heart و تو می توانی با یک یا
With just a word or two, دو کلمه قلبی را بشکنی
And take a lifetime to apologise, و عمری را به خاطر یک عذر خواهی هدر کنی
When the one you love آن هم وقتی کسی ه دوستش داری
Is in front of your eyes, در مقابل چشمانت ایستاده است
And I will fall to my knees و من حتی چون یک احمق
Like a fool, در مقابلت به زانو می افتم
If it`s The only way اگر بدانم این تنها راه عبور
Of getting through, و رسیدن به قلب توست
You see if I believe you are beautiful و اگر من باور کنم که تو زیبایی
Someone else is going to feel it too, کس دیگری
So theres`s only one thing to do,همچنین احساسی را خواهد داشت
Tell you that :پس فقط یک چیز دیگری باقی می ماند،
I`ve been missing you, دلم برایت تنگ شده بود
More than words can say, خیلی بیشتر از کلماتی که می توانم به زبان بیاورم
And that I`ve been thinking و اینکه هر روز این موضوع فکرم را
About it every day, به خود مشغول کرده است
And The time we had just و در آن فرصت کمی که داشتیم
Dancing nice and slow, فقط آرام و دلنشین با یکدیگر رقصیدیم
And I said now I`ve found you, و اکنون می گویم که تو را پیدا کرده ام
I`m never letting go; و هرگز نمی گذارم ترکم کنی
I`ve been missing you… دلم برایت تنگ شده بود
I`ve been missing you… دلم برایت تنگ شده بود