تاثیر ساعات خواب شب در سلامتی بدن
برای سالم زیستن، باید خواب راحت و آرامی داشته باشیم. به موارد زیر دقت کنید تا اهمیت خوابیدن برای شما روشن گردد:
ساعت 9 تا 11 شب: زمانی است برای از بین بردن مواد سمی و غیر ضروری که این عملیات توسط آنتی اکسیدان ها انجام می شود. در این ساعت بهتر است بدن در حال آرامش باشد. در غیر این صورت اثر منفی بر روی سلامتی خود گذاشته اید.
ساعت 11 تا 1 شب: عملیات از بین بردن مواد سمی در کبد ادامه دارد و شما باید در خواب عمیق باشید.
ساعت 1 تا 3 نیمه شب: عملیات سم زدایی در کیسه صفرا ، در طی یک خواب عمیق به طور مناسب انجام می شود.
ساعت 3 تا 5 صبح: عملیات از بین بردن مواد سمی در ریه اتفاق می افتد. بعضی مواقع دیده شده که افراد در این زمان، سرفه شدید یا عطسه می کنند.
ساعت 5 تا 7 صبح: این عملیات در روده بزرگ صورت می گیرد، لذا می توانید آن را دفع کنید.
ساعت 7 تا 9 صبح: جذب مواد مغذی صورت می گیرد، پس بهتر است صبحانه بخورید. افرادی که بیمار می باشند، بهتر است صبحانه را در ساعت 6 و 30 دقیقه میل کنند.
کسانی که می خواهند تناسب اندام داشته باشند، بهترین ساعت صرف صبحانه برای آنها، ساعت 7 و 30 دقیقه می باشد و کسانی که اصلا صبحانه نمی خورند، بهتر است عادت خود را تغییر دهند و در ساعت 9 تا 10 صبح صبحانه بخورند.
دیر خوابیدن و دیر بلند شدن از خواب، باعث می شود مواد سمی از بدن دفع نشوند.
از نصفه های شب تا ساعت 4 صبح، مغز استخوان عملیات خون سازی را انجام می دهد.
در ایام تعطیل، بسیاری افراد تا دیر وقت بیدار می مانند و بعد از اتمام تعطیلات، با خستگی به سر کار می روند، چون اعمال بدنشان دچار سردرگمی شده است و نمی داند چه باید انجام دهد.
پس همیشه، زود بخوابید و خواب آرامی داشته باشید.
هیچ میدانید سنگدل ترین قاتل دنیا یک زن بوده است؟!!!
در کتاب رکورد گینس نام الیزابت باتوری (elizabeth bathory) به عنوان قسی القلب ترین قاتل دنیا ثبت شده است. وی که از اعضای خانواده سلطنتی و یا بسیار ثروتمند مجارستان بوده است در قرن شانزدهم میلادی دست کم 600 دختر و زن جوان را کشته، خونشان را نوشیده و با آن استحمام می کرده است.
وی معتقد بوده با این کار زیباییش ابدی و جاودان می شود.
با افشای قتلهای این زن خونخوار، وی دستگیر و به مدت چهار سال در اتاق قصرش محبوس شد و به مرگ طبیعی در گذشت
مثلث شیشه ای به چه دلیل توقیف شد؟
تب التهاب توقیف مثلث شیشه ای از انجایی شروع شد که رضا رشید پور تهیه کننده و مجری این برنامه با دعوت از مهمانان سیاسی جناح ها مخالف دولت و انتقاد صریح ان ها از عملکرد دولت نهم و به چالش کشاندن دولت احمدی نژاد صدای طرفداران دولت را درآورد.مهمان هایی همچون علی عبدالعلی زاده وزیر مسکن دولت اصلاحات که با اعلام مسائلی از قبیل گرانی بیش از اندازه مسکن ، تبلیغات دولت نهم و بیان اینکه "در طول هشت سال ریاست اقای خاتمی قیمت مسکن تنها دو برابر شد ولی در طی این سه سال ریاست اقای احمدی نژاد قیمت مسکن در تهران به ۵ برابر رسیده است". خشم دولتی ها را برانگیخت..
انتقادات کارشناسانه علی عبدالعلی زاده در حدی بود که مجری برنامه چندین بار مجبور به بیان این جمله شد که" برنامه ما بی طرف است و از مسئولین دولت جهت دفاع از سیاست های خود در بخش مسکن دعوت خواهیم کرد که به مثلث شیشه ای بیایند."
پیش از این مهدی کروبی ، محمد هاشمی نیز به این برنامه دعوت شده بودند که اظهارات ان ها موجب اعتراض طرفداران دولت شده بود.همچنین داود دانش جعفری نیز چندی پس از برکناری از وزارت اقتصاد به این برنامه دعوت شد که او نیز انتقادات زیادی از دولت دکتر احمدی نژاد کرد. به تمسخر گرفتن مدیریت علی ابادی معاون اول رییس جمهور نیز از سوی فیروز کریمی در این برنامه در نوع خود جالب بود ، چنانکه وقتی درباره مهندس علی ابادی از فیروز کریمی در انتهای برنامه سوال شد ، او این چنین جواب داد: جناب آقای علیآبادی مدیری بسیار دانا، توانا و هوشمند و موفق در شهرداری تهران بودند!" رشید پور هم هرچه سعی کرد نتوانست جلوی خنده خود را بگیرد و به نوعی معاون اول رییس جمهور با این جواب فیروز کریمی و خنده بیش از حد رشید پور تحقیر شد.
حضور علی شمخانی و اظهارات عجیب ایشان در مورد اینکه بنی صدر در جنگ هرگز خیانت نکرد! بسیار شنیدنی بود.
رشید پور پس از بازگشت از سفر خارجه خود در اواسط خرداد در اولین برنامه کنایه های جالبی به نحوه ازادی در ایران و در الویت بودن یا نبودن مبارزه با دیش های ماهواره بیان کرد: "برای من جالب بود که اونجا همه ایرونی ها از طریق ماهواره برنامه مثلث شیشه ای رو می دیدند و از اظهار لطفشون ممنونم." وی همچنین در ادامه افزود: "خیلی خوبه که اونا میتونستن بدون هیچ مجازاتی برنامه مارو ببینند و اصلا طرح مبارزه با ماهواره ندارند که بخواد در الویت باشه یا نباشه"! این جمله او کنایه به سردار رادان بود که در برنامه مثلث شیشه ای در اردیبهشت ماه بیان کرده بود که فعلا طرح مبارزه با دیش های ماهواره در الویت ما نیست.
در سالروز ولادت حضرت فاطمه(س) با دعوت از بهاره رهنما شبی به یاد ماندنی را برای مثلث شیشه ای رقم زد. چراکه با ورود دختر ۱۰ ساله بهاره رهنما به روی صحنه،رشید پورهم به او دست داد! بلافاصله خودش متوجه اشتباه بزرگش مقابل دوربین جمهوری اسلامی شد و با بیان اینکه این کوچولو ۹ سالش هنوز تموم نشده خود را تبرئه کرد ولی افسوس که فایده ای نداشت ، چرا که در ابتدای برنامه بهاره رهنما عنوان کرده بود که " من افتخار می کنم که ۱۰ ساله مادر هستم و خدا این نعمت بزرگش رو از من دریغ نکرده".
اتهامات نشریات وابسته به دولت: مثلث شیشه ای یا گروهک شیطان پرستی؟!!!
انتقاد های بی اساس روزنامه های دولت هم که در اوایل تیر ماه به اوج خود رسیده بود بسیار زننده و زشت بود. روزنامه جوان که یکی از حامیان دولت است اتهامات بی پایه و اساسی را به برنامه مثلث شیشه ای روانه کرد. در یکی از این اتهامات بی شرمانه ، این روزنامه برنامه مثلث شیشه ای را به دلیل وجود دکوراسیون مثلثی شکل به یکی از گروه های شیطان پرستی نسبت داد که مثلث و هرم اصلى ترین نمادهاى شیطان پرستان و فراماسونرهاست! همچنین این روزنامه نزدیک به سپاه پاسداران نوشت: "رنگ قرمز و ترکیبش با زرد از اصلى ترین سمبل هاى این گروه جعلى است که در دکور استفاده فراوانى از این رنگها و ترکیبش شده است." روزنامه جوان همچنین نوشته بود: "رنگ قرمز صندلى و میزمجرى و میهمان بسیار شبیه طیف قرمز مورد استفاده در سمبل ها و نمادهاى شیطان پرستان میباشد." انچنان که این رزونامه نوشته از این پس باید مثلث و منشور را از کتب درسی کودکان حذف کرد چرا که نماد شیطان پرستیست! و همچنین رنگ زرد و قرمز را باید نجس اعلام کنیم و نعوذ بالله را در اول اسم پرسپولیس بیاوریم تا حلال شود. کودکان نیز باید توجه داشته باشند که هنگام کشیدن نقاشی وقبل از استفاده از رنگ های قرمز و زرد با گفتن ذکر: از رنگ زرد استفاده میکنم قربت الی الله نقاشی خود را حلال کنند.
بله چنین بود که این برنامه سر انجام و همانطور که از دولت ازادی خواه ایران انتظار می رفت توقیف شد و در انتهای اخرین برنامه رشید پور که پروژه موفق خود را نا تمام می دید به طور کنایه گفت:"الان مهمترین وظیفهی همهی ما تلاش برای صرفهجویی در مصرف برق است، چون برنامهی ما خیلی روشن بود، برق زیادی مصرف میشد".
و بدین ترتیب بود که پرونده مثلث شیشه ای هم با مظلومیت تمام بسته شد. مانند روزنامه شرق ، یاس نو ، تهران امروز و هزاران سایت خبری ، نشریه و روزنامه دیگر....
آموزش زبان ترکی در 3 ثانیه
1- هرگاه حرف ب ساکن قبل از ر بیاید جای آنها عوض می شود:
مثال: کبریت <-- کربیت تبریز <-- تربیز
2- حرف گ در اول کلمه ق و در سایر موقعیتها ج ادا میشود:
مثال: گازوئیل <-- قازوئیل تگرگ <-- تجرج کامپیوتر <-- قامپیوتیر
3- گاه حرف ه در آخر کلمه به ی و در برخی انواع گویش به صدای او تبدیل میشود:
مثال:
گوجه فرنگی <-- قوجی فرنجی (یا همان گیرمیز بادمجان)
ماهی تابه <-- مایتابو
4- صدای ق به صدای گ و حرف گ در اول کلمه با صدای ق ادا می شود. در برخی موارد ق حذف میشود:
مثال:
قند <-- گند
گلابی <-- قلابی
آقای رئیس <-- آی رئیس
5- گاه حرف ی بعد از حرف با صدای کسره با صدای و تلفظ میشود:
مدیر<-- مدور
6- بعد از حروفی که در کلمه با صدای کسره ادا میشوند یک ی اضافه میشود:
مثال:
مثال <-- میثال
ابتدا <-- ایبتیدا
چراغ <-- چیراگ
3- حرف ک هیچگاه با صدای ک ادا نشده و بسته به موقعیت حرف در کلمه، موقعیت کلمه در جمله، نوع وضع عصبی گوینده، محل تولد گوینده، وضع آب و هوا و ... با صدای ش خ چ ق ادا شده و گاه اصلا ادا نمی شود:
مثال: من به تک تک سوالات شما پاسخ خواهم داد <-- من بی تشتچ سوالات شما پاسخ خواهم داد.
مرتیکه کثافت درست رانندگی کن <-- مرتیچه چثافت درست رانندجی قن
سلام آقای دکتر <-- سلام آی دتر
زبان بیسیک <-- زبان بیسیخ
چکار می کنی؟ <-- چخار موقونو ؟
4- معمولا افعال در حالت اول شخص به صورت دوم شخص بیان میشوند.
من با شما نبودم <-- من به شما نبودی !
5- ضمیر ملکی متصل دوم شخص به صورت سوم شخص بیان میشود:
حالت خوبه ؟ <-- حالش خوبی ؟
حکایت است در شهر شیخی میزیست ظاهر الصلاح و وی را کنیزکان زیبا روی بسیار بود؛ هریک به غایت جمال و نهایت کمال. در شهر مصطلح بود که شیخ بعلت کهولت سن و وفور ریاضت دچار جمودت مزاج گشته و یارای همخوابگی با کنیزکانش را ندارد و این مهم بر عهده قلندران و رندان شهر افتاده تا کام دل در خفا برآرند.
روزی مهچهره ترین کنیز شیخ- کوزه ماست بر کتف- از کویی گذر میکرد نوخطی[1] بدید برومند و رشید. پیش آمده، صدا نازک نمود و باب مراوده گشود که : ای جوانک! مولای من در سفر است و پیش از عزیمت فرموده بود تا این کوزه به خانه برم. تصدیق فرمایی که مرا حمل کوزه سنگین باشد و انصاف آن است که مرا در رساندن آن به منزل یاری کنی که دست گیری از ضعیفان از اوصاف رادمردان نامند. جوان را این سخن خوش آمد و با خویش اندیشید براستی آنچه از دوستان در این باب نقل شده حقیقت است. به یقین مادگی این کنیز محروم غلیان نموده و در غیاب شیخ خیال کام روایی در سر میپرورد. باشد تا حمیتی صرف کرده و چون دیگران با وی عیشی تمام نمایم. لادرنگ کوزه بر دوش نهاد و از خلف کنیز روان شد. در راه، کنیز عشوهها نموده، خون مردانگی جوان به غلظت آورد و او را به وصل خود وعده داد. باری، جوان با تدبیر تمام به منزل شیخ درون گشت، کوزه بر ایوان نهاد و تمنای کام کرد. کنیز گفت: من نیز در آتش این سودایم اما فرصت چنین عیشی هماره مهیا نباشد و از آنجا که تو تازه جوان و کم تجربتی ترسم شهوت بسرعت از تو دفع گردد. لذا شرط عقل آن باشد که به یاری شراب و تریاق[2] بر مدت و لذت جماع بیافزاییم تا خوشی زود زایل نگردد. آنگاه شراب و تریاق پیش آورد و جوان به کفایت بنوشید و بکشید. در این طریق کنیز زلف افشان و خندان وی را ممارست و معاونت می نمود تا جوان را نیمهوشی پدید آمد و مستی و سستی بر وی مستولی گشته، بر زمین افتاد. کنیز که این حالت بدید گفت: آیا توان برون کردن جامه از تن داری تا به فریضه مشغول شویم؟ جوان پاسخ داد: والله که مرا هوش و گوش چندان نمانده و تو خود این عمل فرما! کنیز که این جواب استماع کرد بانگ برآورد: ای شیخ! وارد شو!
به ناگاه شیخ از پس پرده برون آمد، بی کلام کم و بیش جامه از تن خود و جوان درید و به مهارت تمام آلت چربین خود بر دُبُر[3] جوان دخول کرده، کار وی بساخت. جوانِ ضعیف طالع[4] نیز قوای ایستادگی نداشت و به قضای جفای خویش تن داد. چون شیخ از کار فارغ شد و زمان سپری، قوت به دماغ جوان رجعت نمود. پس زبان به گلایه گشود که : ای شیخ! مرا جامه و ماتحت دریدی و با نیرنگ خویش ننگ نهادی. این چه حکایت باشد که بر من روا داشتی؟
شیخ گفت: ای جوانک! بدان که مرا از جوانی صفتی است پوشیده بر اغیار که کنون بر تو فاش شده. من به دخترکان و نسوان علقهای نداشته، اَمَرد باز[5] و غلامبارهام و روزگار به طمع وصال پسران نوباب و خوش خطی چون تو میگذرانم. عمری است که به کنیزان خود کافور خورانده، قوای شهوت آنان ستانده و ایشان را دامی می نهم برای سست طبعان و خام طمعان. از برای اینکار آنان را خلعت و زر میدهم. حال گوش دار که اگر این واقعه به جماعت عیان کنی من نوخطان دیگر از کف خواهم نهاد و تو آبروی خویش! پس فی الفور از حجرهام بیرون شو به یارانت قصه ساز که امروز با کنیز شیخ نزدیکی ساختم به کیف کامل.
فرج ندیده، باسن خویش به باد دادم ................ وای که شرف به شیخ شیاد دادم
جوانک این سروده بداهه گفت، لباس به تن گرفت و ناخن به دهن و بیرون شد.
-------------------------------------------------------------------------
هان! ای پسر! این سخن در گوش آویز که شیخکان، چَسنگ[6] بر پیشانی دارند و خدنگ در آستین. در آنچه از جانب ایشان به وعده و سودا عرضه گردد تامل نما و در معاشرت با این جماعت هوش دار والا ناگاه آلت ایشان در ماتحت خویش یابی و توان فغان در خود نیابی.
اسرار اللطیفه و الکسیله
[1] نوجوان، جوان
[2] معرب تریاک
[3] مقعد
[4] بد بخت
[5] صفتی است برای مرد همجنس گرا
[6] جای مهر بر پیشانی
Amir Hejvani - Marshal
About Me : Http://360.Yahoo.Com/Amirmodern
*****
* تغییر عادت منفی به مثبت *
در آمریکا در انبار کالایی، کارگر بی سوادی کار می کرد. او موظف بود تعداد کالای داخل هر گونی را شمارش کرده و درصورت صحیح بودن مقدار آن، روی گونی بنویسد* All Correct* و چون این کاگر بی سواد بود و طرز نوشتن این کلمه را بلد نبود با استفاده از صدای اول کلمه ها، علامتی روی گونی ها می گذاشت به این صورت که به جای* All * از * O * و به جای * Correct * از * K * استفاده می کرد و به جای کلمه ی* All Correct* روی گونی ها می نوشت * O.K * استفاده از کلمه ی * O.K * به تدریج همه گیر شده و امروزه مردم سراسر دنیا، این اصطلاح را به خوبی می شناسند و به کار می برند.
کلمه ها عقاید شکل گرفته و افکار بیان شده هستند به عبارت ساده آن چه می گویی فکری است که بیان می شود. کلمه ها و اندیشه ها دارای امواجی نیرومند هستند که به زندگی و امورمان شکل می دهند.
اگر یک کارگر بی سواد بتواند یک اصطلاحی را در دنیا شایع کند؛ پس من و تو، ما و شما به طور حتم می توانیم استفاده از کلمه ها و اصطلاح های مثبت را در سطح کل ایران گسترش داده و انرژی مثبت را بین همه پخش کنیم. فکر می کنید چرا حضرت محمد می فرمایند: *فرزندان خود را به نام های نیک خطاب کنید.*
امروزه ثابت شده که کلمات منفی نیروی منفی به سمت شخص می فرستند و او را به سمت منفی و بیماری سوق می دهند به طور مثال وقتی به ما می گویند خسته نباشی دراصل خستگی را به یادمان می آورند و ناخودآگاه احساس خستگی می کنیم (روی خودتان امتحان کنید) اما اگر به جای آن از یک عبارت مثبت استفاده شود نیروی مثبت و سازنده به افراد هدیه می دهیم.
مثال:
به جای پدرم درآمد؛ بگوییم: خیلی راحت نبود
به جای خسته نباشید؛ بگوییم: خدا قوت
به جای دستت درد نکنه؛ بگوییم: ممنون از محبتت- سلامت باشی
به جای ببخشید مزاحمتون شدم؛ بگوییم: از این که وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم
به جای لعنت بر پدر کسی که اینجا آشغال بریزد؛ بگوییم: رحمت بر پدر کسی که اینجا آشغال نمی ریزد
به جای گرفتارم؛ بگوییم: در فرصت مناسب با شما خواهم بود
به جای دروغ نگو؛ بگوییم: راست می گی؟ راستی؟
به جای خدا بد نده؛ بگوییم: خدا سلامتی بده
به جای قابل نداره؛ بگوییم: هدیه برای شما
به جای شکست خورده؛ بگوییم: با تجربه
به جای مگه مشکل داری؛ بگوییم: مگه مسئله ای داری؟
به جای فقیر هستم؛بگوییم: ثروت کمی دارم
به جای بد نیستم؛ بگوییم: خوب هستم
به جای بدرد من نمی خورد؛ بگوییم: مناسب من نیست
به جای مشکل دارم؛ بگوییم: مسئله دارم
به جای جانم به لبم رسید؛ بگوییم: خیلی راحت نبود
به جای فراموش نکنی؛ بگوییم: یادت باشه
به جای داد نزن؛بگوییم: آرام باش
به جای من مریض و غمگین نیستم؛بگوییم:من سالم و با نشاط هستم
به جای غم آخرت باشد؛ بگوییم: شما را در شادی ها ببینم
شما هم میتونید به این لیست مواردی رو اضافه کنید و برای دیگران بفرستید....
وقتی بعد از مدتی همدیگر را میبینیم، به جای توجه کردن به نقاط ضعف همدیگر و نام بردن از آنها مثل:
*چه قدر چاق شدی*، *چه قدر لاغر شدی*، *چه قدر خسته به نظر میآیی*، *چرا موهات را این قدر کوتاه کردی؟*، *چرا ریشت را بلند کردی؟*، *چرا توهمی؟*، *چرا رنگت پریده؟*، *چرا تلفن نکردی، چرا حال مرا نپرسیدی؟* و ...
بهتر است بگوییم: *سلام به روی ماهت، چه قدر خوشحال شدم تو را دیدم*، البته اگر مصر باشیم که حتماً دربارة همدیگر اظهار نظر کنیم، وگرنه میشود که دربارة موضوعات مشترک صحبت کنیم
چند شب پیش در میان مریض ها منشی ام وارد شد گفت یک آقایی که ماهی بزرگی در دست دارد آمده است
و می خواهد شما را ملاقات کند. یک مرد میانسال با یک لهجه شدید رشتی وارد شد و در حالی که یک ماهی حدودا ده کیلویی دریک کیسه نایلون بزرگ در دستش بود و شروع کرد به تشکر کردن که من عموی فلان کس هستم و شما جان او را نجات دادی و خلاصه این ماهی تحفه ناقابلی است و ... هر چه فکر کردم "فلان کس" را به یاد نیاوردم ولی ماهی را گرفتم و از او تشکر کردم. شب ماهی را به خانه بردم و زنم شروع به غرغر کرد که من ماهی پاک نمی کنم! خودم تا نصف شب نشستم و ماهی را تمیز کردم و قطعه قطعه نموده و در فریزر گذاشتم. فردا عصر وارد مطب که شدم دیدم همان مرد رشتی ایستاده است و بسیار مضطرب است. تا مرا دید به طرفم دوید و گفت آقای دکتر دستم به دامنت...ماهی را پس بده...من باید این ماهی را به فلان دکتر بدهم اشتباهی به شما دادم...چرا شما به من نگفتی که آن دکتر نیستی و برادرزاده مرا نمی شناسی؟ من که در سالن و جلوی سایر بیماران یکه خورده بودم با دستپاچگی گفتم که ماهی ات الآن در فریزر خانه ماست. او هم با ناراحتی گفت: پس پولش را بدهید تا برای دکترش یک ماهی دیگر بخرم. و من با شرمساری هفتاد هزار تومان به او پرداختم. چند روز بعد متوجه شدم که ماجرای مشابهی برای تعدادی از همکارانم رخ داده است و ظاهرا آن مرد رشتی یک وانت ماهی به اصفهان آورده و به پزشکان اصفهانی انداخته است!
بازیگری که در جشنواره 24 فیلم فجر چهره ای ناآشنا بود و در حال حاضر خیلی از هنردوستان هم او را نمی شناسند.
از بازیگران موفق کانون سینما گران جوان (ورودی سال 1382) که بلافاصله پس از پایان دوره آموزشی خود مشغول به کار در عرصه حرفه ای سینما و تلویزیون شد.نیوشا بواسطه استعداد و توانایی و تلاش مستمر خود توانست در مدت کوتاهی در فیلم های سینمایی بزرگی در نقش اول کار کند.
نیوشا ضیغمی فارغ التحصیل روانشناسی کودک و متولد 18 تیر سال 1359 تازگی ها نامزد کرده که همسرش در کار هنری فعالیت ندارد.
دوره بازیگری کانون سینما گران جوان با سریال «در چشم باد»مسعو جعفری جوازانی در سال 1382 کار حرفه ای را آغاز کرد.یک سال بعد با بازی در فیلم«تر دست»محمد علی سجادی و کار با این کارگردان با تجربه به او بازیگری را بیشتر آموخت تا این باعث شد که محمد علی سجادی نام اورا در کنار بازیگرهای مورد علاقه اش قرار دهد.
بعد از تجربه «تردست » محمدعلی سجادی او را برای بازی در فیلم «شوریده» در اواخر سال 1383 انتخاب کرد.
نیوشا ضیغمی با بازی در فیلم «شوریده » گامی بزرگ در سینما برداشت و با حضور در جشنواره 24 فیلم فجر باعث شد نامزد دریافت تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن شود و با هدیه تهرانی رقابت کند.که خودش گوشه ایی از موفقیتش را بازی در فیلم «شوریده» و همکار اش با محمدعلی سجادی می داند.
«مواجهه » که در جشنواره 24 فیلم فجر هم حضور داشت باعث شد تا داوران جشنواره تبهر جالبی روی نیوشا داشته باشند و او را جز بازیگران حرفه ایی قرار دهند.
«اخراجی ها » بدلیل حضور بازیگران بزرگ خانه درس بزرگی برای نیوشا ضیغمی بود.که پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را با بازی در فیلم مسعود ده نمکی یدک می کشد.
نیوشا ضیغمی در سال 1385 بازی خود رادر «پارک وی » به اتمام رساند. «پارک وی » مطمئنا یکی از کارهای ارزشمند او ست به خاطر کار کردن با کارگردان بزرگی همچون فریدون جیرانی.اما نیوشا زیاد در بازی در این فیلم راضی نیست چون در زمان منتاژ فیلم سکانس های خوب نیوشا را خذف کر ده بودند.
اما در جشنواره 25 فیلم فجر هم حضور خوبی داشت با سه فیلم «پارک وی » «اخراجی ها » و «گناه من» که در این فیلم با حمید گودرزی همبازی بوده است که در این میان کار ده نمکی یعنی «اخراجی ها» با استقبال مردم روبرو شد ودر ایام عید در حال اکران است که در آن فیلم که تنها فیلم اکران شده از اوست حضور درخشانی داشته است و از نظر خیلی از سینماگران آینده روشنی در انتظار اوست.
همیشه می دانستم و اعتقاد داشتم که مرز بین داشتن و نداشتن ، تصمیمی و اراده ایست استوار. پس خواستم که بروم. راه سخت بود ، باید بسیار می آموختم و تجربه می کردم
باید از خودم کس دیگری می ساختم ، اما عشق ، عشق رسیدن به هدف هر روز در من پر رنگ تر شد.
عشق و اراده به یاریم آمدند تا به هدف نزدیک شوم و هر روز به شکرانه این عشق تلاش می کنم قدمی به سوی راههای بزرگتر بردارم ، مبارزه کنم و امیدوار باشم...
رانی نخورید
در حالی که آبمیوه «رانی» بخش قابل توجهی از بازار نوشیدنیهای ایران را در اختیار خود گرفته و هر روز به جمع مشتریان این آبمیوه افزوده میشود، مراجع علمی از غیربهداشتی بودن این آبمیوه خبر میدهند.
به گزارش خبرنگار شریف نیوز، آبمیوه «رانی» محصول شرکت «عوجان» عربستان سعودی است و گفته میشود مجوزی برای واردات آن به ایران وجود ندارد.
شرکت عربستانی عوجان برای تولید «رانی»، اسانس و ذرات خشک میوه را ـ که در صنعت آبمیوه به آنها «پالپ» گفته میشود ـ از کشورهای دیگر وارد کرده و اسانس و پالپ را به آب اضافه کرده و آبمیوه تولید میکند. ذرات معلقی که در آبمیوه مشاهده میشود، دلیلی بر تازگی آن نیست، بلکه تازگی ظاهری «رانی» به علت وجود مادهای به نام «بنزوات سدیم» میباشد.
همچنین طبق گزارش یک موسسه معتبر، با آزمایش چند قوطی آبمیوه رانی در یکی از آزمایشگاههای کشور، نتایجی که برای قوطی حاوی نکتار انبه رانی به دست آمده حاکی از این است که این قوطی مقدار 96.2 ppm بنزوات سدیم دارد و همچنین مقدار بنزوات سدیم در شیشه نکتار موز، 263 ppm میباشد.
بنزوات سدیم، مادهی است که در صنعت مواد غذایی به عنوان نگهدارنده کاربرد دارد. از این ماده به میزان بسیار کم در سس مایونز و نوشابه استفاده میشود ولی طبق گزارش اداره استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران، استفاده از این ماده در هر نوع آبمیوه غیرمجاز است. علت غیرمجاز بودن استفاده از بنزوات سدیم در آبمیوه این است که آبمیوه به صورت گرم در قوطی ریخته و پر میشود و به دلیل واکنشهایی که بنزوات سدیم در حرارت انجام میدهد، استفاده از آن ممنوع میباشد؛ اما در نوشابهها به این دلیل که نوشابه به صورت سرد پر میشود، استفاده از این ماده مجاز است.
گفتنی است، با توجه به محرز بودن عدم رعایت حداقل استانداردها در آبمیوه «رانی» و اطلاع برخی دستگاههای مسئول، هنوز معلوم نیست که چگونه این آبمیوه در این سطح گسترده به کشور وارد و توزیع میشود.