کی میگه همه مطالب باید به هم ربط داشته باشند؟!!

هر چی دوست داری ( قاطی و پاتی )!!!!!

کی میگه همه مطالب باید به هم ربط داشته باشند؟!!

هر چی دوست داری ( قاطی و پاتی )!!!!!

ضریب هوشی چیست و اهمیت آن در چیست؟

  ضریب هوشی چیست و اهمیت آن در چیست؟

ضریب هوشی IQ یک نسبت است که از تقسیم سن عقلی بر سن تقویمی ضربدر صد به دست می‌آید. اگر سن عقلی با سن تقویمی یکسان باشد، ضریب هوشی صد می‌شود ولی در بعضی مواقع در بعضی افراد سن عقلی بیشتر می‌شود که این فرد هوشی بیشتر از سایر افراد دارد.

برای به دست آوردن سن عقلی راه‌های زیادی وجود دارد و ...



ادامه مطلب ...

کلاس‌های تخصصی برای آقایان و خانومها..!!!


کلاس‌های تخصصی برای آقایان


 


مرکز آموزش بزرگسالان برگزار می‌کند:
کلاس‌هاى پائیزه براى آقایان
ثبت نام تا پایان شهریور ماه

توجه: به دلیل پیچیدگى و مشکلى موضوعات، براى هر کلاس بیش از 8 نفر ثبت نام نمی‌شود



کلاس 1

چگونه جایخى را پر می‌کنند؟
برگزارى به صورت مرحله به مرحله همراه با نمایش اسلاید
مدّت: 4 هفته، دوشنبه‌ها و چهارشنبه‌ها از ساعت 19 تا 21


ادامه مطلب ...

چند درس زندگی - طنز......

چند درس زندگی - طنز

 

 


درس اول :یه روز مسوول فروش ، منشی دفتر ، و مدیر شرکت برای ناهار به سمت سلف قدم می زدند…
یهو یه چراغ جادو روی زمین پیدا می کنن و روی اون رو مالش میدن و جن چراغ ظاهر میشه…
جن میگه: من برای هر کدوم از شما یک آرزو برآورده می کنم…
منشی می پره جلو و میگه: اول من ، اول من!
من می خوام که توی باهاماس باشم ، سوار یه قایق بادبانی شیک باشم و هیچ نگرانی و غمی از دنیا نداشته باشم !
پوووف! منشی ناپدید میشه .......
! بعد مسوول فروش می پره جلو و میگه: حالا من ، حالا من
من می خوام توی هاوایی کنار ساحل لم بدم ، یه ماساژور شخصی و یه منبع بی انتهای نوشیدنی ! داشته باشم و تمام عمرم حال کنم ...
پوووف! مسوول فروش هم ناپدید میشه…
بعد جن به مدیر میگه: حالا نوبت توئه…
مدیر میگه: من می خوام که اون دو تا هر دوشون بعد از ناهار توی شرکت باشن !!!
نتیجه : اخلاقی اینکه همیشه اجازه بده که رئیست اول صحبت کنه !
--------------------------------------------------------------------------------

ادامه مطلب ...

حرف ماندگار

 دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم.     ‏(چارلی چاپلین)

مطالب جالب و خواندنی

بیلگیتس، رئیس مایکروسافت، در یک سخنرانی در یکی از دبیرستان‌های
آمریکا، خطاب به دانش‌آموزان گفت: در دبیرستان خیلی چیزها را به
دانش‌آموزان نمی‌آموزند. او هفت اصل مهم را که دانش‌آموزان در دبیرستان
فرا نمی‌گیرند، بیان کرد. اصول بیل گیتس به این شرح است:
اصل اول: در زندگی، همه چیز عادلانه نیست، بهتر است با این حقیقت کنار بیایید
.
اصل دوم: دنیا برای عزت نفس شما اهمیتی قایل نیست. در این دنیا از شما

انتظار می‌رود که قبل از آن‌که نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشید،
کار مثبتی انجام دهید.
اصل سوم: پس از فارغ‌التحصیل شدن از دبیرستان و استخدام، کسی به شما رقم

فوق‌العاده زیادی پرداخت نخواهد کرد. به همین ترتیب قبل از آن‌که بتوانید
به مقام معاون ارشد، با خودرو مجهز و تلفن همراه برسید، باید برای مقام و
مزایایش زحمت بکشید.
اصل چهارم: اگر فکر می‌کنید، آموزگارتان سختگیر است، سخت در اشتباه

هستید. پس از استخدام شدن متوجه خواهید شد که رئیس شما خیلی سختگیرتر از
آموزگارتان است، چون امنیت شغلی آموزگارتان را ندارد.
اصل پنجم: آشپزی در رستوران‌ها با غرور و شأن شما تضاد ندارد
.پدربزرگ‌های ما برای این کار اصطلاح دیگری داشتند، از نظر آنها این کار
یک فرصت بود...
اصل ششم: اگر در کارتان موفق نیستید، والدین خود را ملامت نکنید، از

نالیدن دست بکشید و از اشتباهات خود درس بگیرید.
اصل هفتم: قبل از آن‌که شما متولد بشوید، والدین شما هم جوانان پرشوری

بودند و به قدری که اکنون به نظر شما می‌رسد، ملال‌آور نبودند.  

 


 

چای کیسه ..چای خارجی..چای سر گل لاهیجان ..

 

دوستی با بعضی آدم ها مثل نوشیدن چای کیسه ایست هول هولکی و دم دستی. این دوستی ها برای رفع تکلیف خوبند اما خستگی ات را رفع نمی کنند. این چای خوردن ها دل آدم را باز نمی کند خاطره نمی شود فقط از سر اجبار می خوریشان که چای خورده باشی به بعدش هم فکر نمی کنی


 
 
دوستی با بعضی آدمها مثل خوردن چای خارجی است. پر از رنگ و بو. این دوستی ها جان می دهد برای مهمان بازی برای جوک های خنده دار تعریف کردن برای فرستادن اس ام اس های صد تا یک غاز. برای خاطره های دمِ دستی. اولش هم حس خوبی به تو می دهند. این چای زود دم خارجی را می ریزی در فنجان بزرگ. می نشینی با شکلات فندقی می خوری و فکر می‌کنی خوشبحال ترین آدم روی زمینی. فقط نمی دانی چرا باقی چای که مانده در فنجان بعد از یکی دوساعت می شود رنگ قیر یک مایع سیاه و بد بو که چنان به دیواره فنجان رنگ می دهد که انگار در آن مرکب چین ریخته بودی نه چای.
 
 
 
دوستی با بعضی آدم ها مثل نوشیدن چای سر گل لاهیجان است. باید نرم دم بکشد. باید انتظارش را بکشی. باید برای عطر و رنگش منتظر بمانی باید صبر کنی. آرام باشی و مقدماتش را فراهم کنی. باید آن را بریزی در یک استکان کوچک کمر باریک. خوب نگاهش کنی. عطر ملایمش را احساس کنی و آهسته جرعه جرعه بنوشی اش و زندگی کنی.

بچه های شیطون...!!


دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگ‌ها بحث مى‌کرد


معلم گفت: از نظر فیزیکى غیرممکن است که نهنگ بتواند یک آدم را ببلعد زیرا با وجودى پستاندار 


عظیم‌الجثه‌اى است امّا حلق بسیار کوچکى دارد


دختر کوچک پرسید: پس چطور حضرت یونس به وسیله یک نهنگ بلعیده شد؟ 


معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمى‌تواند آدم را ببلعد. این از نظر فیزیکى غیرممکن است.


دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت یونس مى‌پرسم.


معلم گفت: اگر حضرت یونس به جهنم رفته بود چى؟ 


دختر کوچک گفت: اونوقت شما ازش بپرسید.

*****************************************

بقیه مطالب رو در ادامه مطالب بخونید

ادامه مطلب ...

تبعیض یعنی همین....!!

وقتی یه مرد معتاد میشه : اگه زنش زن بود و به فکر زندگیش بود این بیچاره به این روز نمی افتاد، بدبختی اینا رو به این روز می کشه دیگه!!

وقتی یه زن معتاد میشه: ای وای!!! خاک بر سرش ! بیچاره شوهرش دلش به چی خوشه ! چه جوری اینو تحمل میکنه؟؟

 

 

وقتی یه دختر 25 ساله مجرده : طفلکی خواستگار نداره که ! مونده رو دست خونوادش، دیگه ازش گذشته کی میاد سراغ این؟

وقتی یه پسر 35 ساله مجرده: الان دیگه پخته و با تجربه شده مرد زندگی شده دیگه الان!! تازه قیافشم جا افتاده بهترین دخترا رو بهش میدن

 

 

ادامه مطلب ...

تقویم ۲۰۱۰

سلام 

برای دیدن تقویم ۲۰۱۰ برید به آدرس زیر 

 

http://uploadpic.org/showpic-41828/taghvim1.jpg

شرط عشق

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد.نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید.بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و از درد چشم می نالید.. موعد عروسی فرا رسید . زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهرهم که کور شده بود. همه مردم می گفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.20سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود..همه تعجب کردند.
مرد گفت: "من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم.."