پیرمرد خسته کنار صندوق صدقه ایستاد. دست برد و از جیب کوچک جلیقه اش سکه ای بیرون آورد. در حین انداختن سکه متوجه نوشته روی صندوق شد: صدقه عمر را زیاد می کند !!! منصرف شد
سلام علی جان٬چطوری آقای یک دنده؟این مطلبت خیلی به دلم نشست واقعا جای تامل داشت(که البته من هر چی سعی کردم فکر کنم مغزی پیدا نکردم)»تو یه فرصت مناسب همه مطالب وبلاگت رو می خونم٬من تازه به جمع شما پیوستم خوشحال میشم بیای پیشم و با نظراتت منو راهنمایی کنی٬منتظرتم٬یادت نره وبلاگ منو به دوستات معرفی کنیا٬باشه؟خدانگهدار
سلام آیسان مرسی که وقت گذاشتی و بلاگ منو خوندی به جمع بلاگ اسکای خوش اومدی . من هر کمکی که از دستم بر بیاد دریغ نمی کنم . خوشحال میشم نظراتتو در باره بلاگم بدونم
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام علی جان٬چطوری آقای یک دنده؟این مطلبت خیلی به دلم نشست واقعا جای تامل داشت(که البته من هر چی سعی کردم فکر کنم مغزی پیدا نکردم)»تو یه فرصت مناسب همه مطالب وبلاگت رو می خونم٬من تازه به جمع شما پیوستم خوشحال میشم بیای پیشم و با نظراتت منو راهنمایی کنی٬منتظرتم٬یادت نره وبلاگ منو به دوستات معرفی کنیا٬باشه؟خدانگهدار
سلام آیسان
مرسی که وقت گذاشتی و بلاگ منو خوندی
به جمع بلاگ اسکای خوش اومدی .
من هر کمکی که از دستم بر بیاد دریغ نمی کنم .
خوشحال میشم نظراتتو در باره بلاگم بدونم