شعر بزرگان:
خلق را تقلیدشان بر باد داد---------- ای دو صد لعنت بر این تقلید باد
بر روی ادامه مطلب در زیر کلیک کنید و داستان اونو تا انتها بخونید خیلی قشنگه
ادامه مطلب ...یک اگر با یک برابر بود
معلم پای تخته داد میزد
صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان بود
ولی آخر کلاسیها
لواشک بین خود تقسیم میکردند
و آن یکی در گوشهای دیگر «جوانان» را ورق میزد
برای اینکه بیخود های و هو میکرد و با آن شور بیپایان
تساویهای جبری را نشان میداد
با خطی ناخوانا بروی تختهای کز ظلمتی تاریک
غمگین بود
تساوی را چنین بنوشت : یک با یک برابر است
از میان جمع شاگردان یکیبرخاست
همیشه
یک نفر باید بپاخیزد....
به آرامی سخن سر داد:
تساوی اشتباهی فاحش و محض است!!!
نگاه بچهها ناگه به یک سو خیره گشت و
معلم مات بر جا ماند
و او پرسید : اگر یک فرد انسان ، واحد یک بود
آیا یک با یک برابر بود؟
سکوت مدهشی بود و سوالی سخت
معلم خشمگین فریاد زد آری برابر بود
و او با پوزخندی گفت:
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آنکه زور و زر به دامن داشت بالا بود و آنکه
قلبی پاک و دستی فاقد زر داشت پایین بود؟
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آنکه صورت نقره گون ، چون قرص مه میداشت بالا بود
وآن سیه چرده که می نالید پایین بود؟
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
این تساوی زیر و رو می شد
حال میپرسم یک اگر با یک برابر بود
نان و مال مفتخواران از کجا آماده میگردید؟
یا چهکس دیوار چینها را بنا میکرد؟
یک اگر با یک برابر بود
پس که پشتش زیر بار فقر خم میگشت؟
یا که زیر ضربه شلاق له میگشت؟
یک اگر با یک برابر بود
پس چهکس آزادگان را در قفس میکرد؟
.
.
.
.
.
معلم نالهآسا گفت:
بچهها در جزوههای خویش بنویسید:
یک با یک برابر نیست...
" زنده یاد خسرو گلسرخی"
ضریب هوشی چیست و اهمیت آن در چیست؟
ضریب هوشی IQ یک نسبت است که از تقسیم سن عقلی بر سن تقویمی ضربدر صد به دست میآید. اگر سن عقلی با سن تقویمی یکسان باشد، ضریب هوشی صد میشود ولی در بعضی مواقع در بعضی افراد سن عقلی بیشتر میشود که این فرد هوشی بیشتر از سایر افراد دارد.
برای به دست آوردن سن عقلی راههای زیادی وجود دارد و ...
بیلگیتس، رئیس مایکروسافت، در یک سخنرانی در یکی از دبیرستانهای
آمریکا، خطاب به دانشآموزان گفت: در دبیرستان خیلی چیزها را به
دانشآموزان نمیآموزند. او هفت اصل مهم را که دانشآموزان در دبیرستان
فرا نمیگیرند، بیان کرد. اصول بیل گیتس به این شرح است:
اصل اول: در زندگی، همه چیز عادلانه نیست، بهتر است با این حقیقت کنار بیایید.
اصل دوم: دنیا برای عزت نفس شما اهمیتی قایل نیست. در این دنیا از شما
انتظار میرود که قبل از آنکه نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشید،
کار مثبتی انجام دهید.
اصل سوم: پس از فارغالتحصیل شدن از دبیرستان و استخدام، کسی به شما رقم
فوقالعاده زیادی پرداخت نخواهد کرد. به همین ترتیب قبل از آنکه بتوانید
به مقام معاون ارشد، با خودرو مجهز و تلفن همراه برسید، باید برای مقام و
مزایایش زحمت بکشید.
اصل چهارم: اگر فکر میکنید، آموزگارتان سختگیر است، سخت در اشتباه
هستید. پس از استخدام شدن متوجه خواهید شد که رئیس شما خیلی سختگیرتر از
آموزگارتان است، چون امنیت شغلی آموزگارتان را ندارد.
اصل پنجم: آشپزی در رستورانها با غرور و شأن شما تضاد ندارد.پدربزرگهای ما برای این کار اصطلاح دیگری داشتند، از نظر آنها این کار
یک فرصت بود...
اصل ششم: اگر در کارتان موفق نیستید، والدین خود را ملامت نکنید، از
نالیدن دست بکشید و از اشتباهات خود درس بگیرید.
اصل هفتم: قبل از آنکه شما متولد بشوید، والدین شما هم جوانان پرشوری
بودند و به قدری که اکنون به نظر شما میرسد، ملالآور نبودند.
3قطعه از هزار درباره کیفیت محصولات و استانداردهای کیفیت در ژاپن بسیار شنیده اید. این داستان هم که در مورد شرکت آی بی ام اتفاق افتاده در نوع خود شنیدنی است. چند سال پیش، آی بی ام تصمیم گرفت که تولید یکی از قطعات کامپیوترهایش را به ژاپنیها بسپارد. در مشخصات تولید محصول نوشته بود: سه قطعه معیوب در هر 10000 قطعه ای که تولید می شود قابل قبول است. هنگامیکه قطعات تولید شدند و برای آی بی ام فرستاده شدند، نامه ای همراه آنها بود با این مضمون «مفتخریم که سفارش شما را سر وقت آماده کرده و تحویل می دهیم. برای آن سه قطعه معیوبی هم که خواسته بودید خط تولید جداگانه ای درست کردیم و آنها را هم ساختیم. امیدواریم این کار رضایت شما را فراهم سازد |
Why mother is always so special:
When I came home in the rain,
Brother asked why you didn't take an umbrella.
Sister advised why you didn't wait till rain stopped.
Father angrily warned, only after getting cold, you will realize.
But Mother, while drying my hair, said: stupid rain!
Couldn't it wait till my child came home?
That's MOM...
ناپلئون بناپارت: اگر با دشمنی زیاد بجنگی، بعد از مدتی تمام استراتژیهای تو را فرا میگیرد. هنگامی که دشمنت در حال اشتباه کردن است، در کارش وقفه نینداز.
اسکار وایلد: همیشه دشمنانت را ببخش، هیچ چیز بیش از این، آن ها را ناراحت نمیکند.
بر روی ادامه مطلب در زیر کلیک کنید
ادامه مطلب ...
مهندسی و مدیریت
مردی که سوار بر بالن در حال حرکت بود ناگهان به یاد آورد قرار مهمّی دارد؛ ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید:
"ببخشید آقا ؛ من قرار مهمّی دارم ، ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"
مرد روی زمین : "بله، شما در ارتفاع حدودا ً ۶ متری در طول جغرافیایی "۱٨'۲۴ﹾ۸۷ و عرض جغرافیایی "۴۱'۲۱ﹾ۳۷ هستید."
مرد بالن سوار : " شما باید مهندس باشید."
مرد روی زمین : "بله، از کجا فهمیدید؟؟"
مرد بالن سوار : " چون اطلاعاتی که شما به من دادید اگر چه کاملا ً دقیق بود به درد من نمی خورد و من هنوز نمی دانم کجا هستم و به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"
مرد روی زمین : " شما باید مدیر باشید. "
مرد بالن سوار : " بله، از کجا فهمیدید؟؟؟"
مرد روی زمین : " چون شما نمی دانید کجا هستید و به کجا میخواهید بروید. قولی داده اید و نمی دانید چگونه به آن عمل کنید و انتظار دارید مسئولیت آن را دیگران بپذیرند.
واقعیت این است که شما هنوز در موقعیت قبلی هستید ؛ هر چند ممکن است من در بیان موقعیت شما چند میلیمتر خطا داشته باشم!"
هر 6 نقل قول از آدولف هیتلر می باشد:
1. The leader of genius must have the ability to make different opponents appear as if they belonged to one category. یک رهبر نابغه باید بتونه همه ی دشمنان متفاوت خود را در یک دسته قرار دهد.
2.The great masses of the people will more easily fall victims to a big lie than to a small one.
انبوه مردم، ساده تر فریب یک دروغ بزرگ را می خورند تا یک دروغ کوچک.
3.Who says I am not under the special protection of God?
کی گفته من تحت حمایت ویژه پروردگار قرار ندارم؟
4.Make the lie big, make it simple, keep saying it, and eventually they will believe it.
دروغ را بزرگ و ساده و مکرر بگو تا در نهایت باور کنند.
5.Through clever and constant application of propaganda, people can be made to see paradise as hell, and also the other way round, to consider the most wretched sort of life as paradise.
از طریق استفاده ی هوشمندانه و مکرر از پروپاگند؛ میتوان مردم را متقاعد کرد که بهشت، جهنم است و پست ترین شرایط زندگی مثل زندگی در بهشت است.
6.Demoralize the enemy from within by surprise, terror, sabotage, assassination. This is the war of the future.
روحیه دشمن خودت را از درون تضعیف کن با کمک غافلگیر کردن و ترس و کارشکنی و به قتل رساندن. این جنگ اینده است.